oophorectomy


(جراحی - برداشتن یک یا هر دو تخمدان ها) تخمدان برداری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: oophorectomies
• : تعریف: a surgical operation involving the removal of one or both ovaries; ovariotomy.

جمله های نمونه

1. Therefore, prophylactic oophorectomy, with the goal of improving survival by reducing ovarian cancer, seems not to be supported by our study.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اووفورکتومی پیشگیرانه، با هدف بهبود بقا از طریق کاهش سرطان تخمدان، به نظر می رسد توسط مطالعه ما پشتیبانی نمی شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین، prophylactic oophorectomy با هدف بهبود بقا با کاهش سرطان تخمدان، به نظر می رسد که توسط مطالعه ما حمایت نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Now combination of unilateral salpingo- oophorectomy with adjuvant chemotherapy is the standard approach to treat patients with malignant ovarian germ cell tumors.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ترکیب سالپنگوئوفورکتومی یک طرفه با شیمی درمانی کمکی، رویکرد استاندارد برای درمان بیماران مبتلا به تومورهای سلول زایای بدخیم تخمدان است
[ترجمه ترگمان]امروزه ترکیب of تک جانبه با شیمی درمانی با شیمی درمانی روش استانداردی است برای درمان بیماران مبتلا به تومورهای سرطانی بدخیم و سرطانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Preventative Oophorectomy : Preventatice Oopherectomy is the removal of the ovaries for risk reduction.
[ترجمه گوگل]اوفورکتومی پیشگیرانه: اوفرکتومی Preventatice برداشتن تخمدان ها برای کاهش خطر است
[ترجمه ترگمان]پیشگیرانه: Preventatice Oopherectomy حذف تخمدان برای کاهش خطر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The risk of parkinsonism was significantly increased following oophorectomy (hazard ratio with a trend toward increased risk with younger age at surgery.
[ترجمه گوگل]خطر پارکینسونیسم پس از اوفورکتومی به طور قابل توجهی افزایش یافت (نسبت خطر با روند افزایش خطر با سن کمتر در جراحی)
[ترجمه ترگمان]ریسک of به طور قابل توجهی پس از oophorectomy (نسبت خطر با روندی به سمت افزایش ریسک با سن جوان تر در جراحی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Of these, 34(5 6%) had hysterectomy with bilateral oophorectomy, and 03(4 4%) had hysterectomy with ovarian conservation.
[ترجمه گوگل]از این تعداد، 34 نفر (5 6 درصد) هیسترکتومی با اوفورکتومی دوطرفه، و 03 (4 درصد) هیسترکتومی با حفظ تخمدان انجام دادند
[ترجمه ترگمان]از این تعداد، ۳۴ (۵ % %)با oophorectomy دو جانبه و ۰۳ (۴ %)hysterectomy با حفاظت پلی کیستیک داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In no analysis or age group was oophorectomy associated with increased survival.
[ترجمه گوگل]در هیچ تجزیه و تحلیل یا گروه سنی اوفورکتومی با افزایش بقا همراه نبود
[ترجمه ترگمان]در هیچ تجزیه و تحلیل یا گروه سنی، oophorectomy همراه با افزایش بقا وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Of 259 women who chose oophorectomy, 6 ( 3%) had a stage I ovarian tumor diagnosed at surgery, and 2 (0. 8%) later developed primary peritoneal cancer.
[ترجمه گوگل]از 259 زنی که اوفورکتومی را انتخاب کردند، 6 نفر (3%) تومور تخمدان مرحله اول در جراحی تشخیص داده شد، و 2 (0 8%) بعداً به سرطان صفاق اولیه مبتلا شدند
[ترجمه ترگمان]از ۲۵۹ زن که oophorectomy را انتخاب کردند، ۶ (۳ %)یک مرحله از سرطان تخمدان را در جراحی تشخیص دادند، و ۲ (۰) ۸ % بعد سرطان peritoneal اولیه را گسترش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bilateral prophylactic mastectomy or oophorectomy can reduce the incidence of breast cancer in BRCA mutation carriers.
[ترجمه گوگل]ماستکتومی پیشگیرانه دو طرفه یا اوفورکتومی می تواند بروز سرطان سینه را در حاملان جهش BRCA کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]mastectomy prophylactic Bilateral یا oophorectomy می تواند وقوع سرطان پستان در حامل های جهش ژنی را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. CONCLUSIONS In women receving bilateral oophorectomy estrogen therapy must be started as early as possible to prevent osteoporosis.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری در زنانی که اووفورکتومی دوطرفه را دریافت می کنند، برای جلوگیری از پوکی استخوان، درمان با استروژن باید در اسرع وقت آغاز شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در زنان receving دو جانبه therapy estrogen باید تا جایی که ممکن است شروع شود تا از پوکی استخوان جلوگیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusions: The ipsilateral oophorectomy is a successful procedure for benign ovarian tumor.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: اوفورکتومی همان طرف روشی موفق برای تومور خوش خیم تخمدان است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: The oophorectomy یک روش موفق برای سرطان تخمدان خوش خیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Given that approximately 300,000 U. S. women per year undergo elective oophorectomy, these findings have important public health implications.
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه تقریباً 300000 زن در ایالات متحده در سال تحت اوفورکتومی انتخابی قرار می‌گیرند، این یافته‌ها پیامدهای مهم سلامت عمومی دارند
[ترجمه ترگمان]با توجه به این که حدود ۳۰۰،۰۰۰ زیر است اس این یافته ها در مورد زنان در هر سال، تاثیرات بهداشت عمومی مهمی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "The findings were similar regardless of the indication for the oophorectomy, and for unilateral or bilateral oophorectomy considered separately, " the investigators write.
[ترجمه گوگل]محققین می نویسند: "یافته ها بدون توجه به اندیکاسیون اوفورکتومی مشابه بودند، و برای اوفورکتومی یک طرفه یا دوطرفه به طور جداگانه در نظر گرفته شد "
[ترجمه ترگمان]بازرسان می نویسند: یافته ها بدون توجه به نشانه ها برای the و برای oophorectomy یک جانبه و یا دو جانبه به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And of course women who have had both their ovaries removed (bilateral oophorectomy) during their reproductive years will undergo immediate menopause.
[ترجمه گوگل]و البته زنانی که هر دو تخمدان خود را برداشته اند (اووفورکتومی دوطرفه) در طول سال های باروری خود یائسه می شوند
[ترجمه ترگمان]و البته زنانی که هر دو ovaries (oophorectomy جانبه)را در طول سال های باروری خود برداشته اند، دچار یائسگی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Breast cancer rates in women who did not have prophylactic mastectomy were 9% in the surveillance group and 3% in the oophorectomy group.
[ترجمه گوگل]میزان سرطان پستان در زنانی که ماستکتومی پیشگیرانه انجام ندادند در گروه مراقبت 9 درصد و در گروه اوفورکتومی 3 درصد بود
[ترجمه ترگمان]میزان سرطان سینه در زنانی که جراحی برداشتن mastectomy را انجام نداده بودند ۹ % در گروه مراقبت و ۳ % در گروه oophorectomy بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is very important to consider the possibility of the ovarian metastasis in patients with colonic cancer, and prophylactic oophorectomy is imperative in order to effect a cure.
[ترجمه گوگل]در نظر گرفتن احتمال متاستاز تخمدان در بیماران مبتلا به سرطان کولون بسیار مهم است و اوفورکتومی پیشگیرانه برای درمان ضروری است
[ترجمه ترگمان]مهم است که امکان گسترش سلول های سرطانی در بیماران مبتلا به سرطان colonic را در نظر بگیرید، و prophylactic oophorectomy برای تاثیر بخشیدن به درمان، ضروری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• surgical removal of the ovaries

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] تخمدان برداری: بریدن و برداشتن ( یک ) تخمدان
تخمدان برداری یا اوفورکتومی ( به انگلیسی: OOphorectomy ) به برداشتن یک یا هر دو تخمدان در عمل جراحی گفته می شود.

بپرس