oomph

/ˈuːmf//ʊmf/

معنی: دلربایی
معانی دیگر: (امریکا- خودمانی)، جاذبه ی جنسی، شهوت انگیزی، چاذبه شخصی

جمله های نمونه

1. You want a car with a bit of oomph.
[ترجمه گوگل]شما یک ماشین با کمی اُمف می خواهید
[ترجمه ترگمان] تو یه ماشین با یه کم of می خوای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Marilyn Monroe had lots of oomph.
[ترجمه گوگل]مرلین مونرو حس و حال زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]\"مریلین مونرو\" (مرلین مونرو)کاره ای زیادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. His car has a lot of oomph.
[ترجمه گوگل]ماشین او صدای زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل او a زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. "There's no buzz, there's no oomph about the place," he complained.
[ترجمه گوگل]او شکایت کرد: "هیچ وزوز وجود ندارد، هیچ صدایی در مورد مکان وجود ندارد "
[ترجمه ترگمان]او شکایت داشت: \" هیچ غوغایی نیست، هیچ oomph در این محل وجود ندارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The campaign just didn't have any oomph.
[ترجمه گوگل]کمپین فقط هیچ صدایی نداشت
[ترجمه ترگمان]ستاد انتخاباتی مثل این بود که هیچ oomph نداشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You need to put some oomph into your acting.
[ترجمه گوگل]شما باید کمی به بازیگری خود توجه کنید
[ترجمه ترگمان] باید یکم خودتو قاطی بازی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They have more oomph, and no need of a gearbox to deliver it.
[ترجمه گوگل]آنها صدای بیشتری دارند و برای تحویل آن نیازی به گیربکس ندارند
[ترجمه ترگمان]آن ها oomph بیشتری دارند، و هیچ نیازی به یک جعبه دنده برای ارائه آن ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The tutti sound certainly doesn't lack oomph, but some passages may feel a bit weedy at first.
[ترجمه گوگل]صدای توتی مطمئناً فاقد صدای بلند است، اما ممکن است برخی از قسمت‌ها در ابتدا کمی احساس خستگی کنند
[ترجمه ترگمان]صدا tutti قطعا فاقد oomph است، اما در ابتدا برخی از قسمت های ممکن است کمی خزه داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. a styling product to give your hair more oomph.
[ترجمه گوگل]یک محصول حالت دهنده که به موهای شما زیبایی بیشتری می بخشد
[ترجمه ترگمان]یک محصول سبک برای دادن موی بیشتر به موهایتان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is a oomph girl.
[ترجمه گوگل]او یک دختر اوموف است
[ترجمه ترگمان]او دختر oomph است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It's important to have someone with a bit of oomph in charge of the department.
[ترجمه گوگل]مهم این است که فردی با کمی اغماض مسئول بخش باشد
[ترجمه ترگمان]خیلی مهمه که یه نفر رو با یه تیکه چوب تو اداره داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's not a bad song, but it needs more oomph.
[ترجمه گوگل]آهنگ بدی نیست، اما نیاز به صدای بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]آهنگ بدی نیست، اما به oomph بیشتری نیاز داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Opera Chorus, under William Vendice's stalwart hand, brought a bit of needed oomph to an otherwise bland evening.
[ترجمه گوگل]گروه کر اپرا، زیر نظر استوار ویلیام وندیس، کمی حس مورد نیاز را به یک شب بی‌نظیر آورد
[ترجمه ترگمان]گروه کر اپرا، که در دست stalwart ویلیام Vendice بود، کمی of لازم داشت تا آن شب آرام و آرام باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There are verses and choruses and chick backing vocals and a big Chris Hughes production to give it that radio-friendly oomph.
[ترجمه گوگل]آیات و گروه های کر و بک آواز جوجه و یک تولید بزرگ کریس هیوز وجود دارد که به آن صدایی رادیویی پسند می دهد
[ترجمه ترگمان]در اینجا تعدادی شعر و ترانه و آواز و یک قطعه بزرگ از کریس Hughes وجود دارد که به آن that آرامش بخش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلربایی (اسم)
charm, oomph, mash

انگلیسی به انگلیسی

• energy, vitality; sex appeal, sexual attractiveness (slang)
if a person or thing has oomph, they are forceful, energetic or lively; an informal word.

پیشنهاد کاربران

قدرت، انرژی، توان
ساختار پیچیده
مثلا ساختار پیچیده موتور ماشین
The oomph produced by the engine must then be passed through clutches, gears, and driveshafts to make the wheels
turn, and then exhaust systems have to deal with the waste.
جذبه
جاذبه شخصیتی، دلربایی
My kindly future husband fought me
شوهر آینده مهربان دلربایم من را دعوا کرد 🥰🤩 آخ آخ شوهر جون 😍

بپرس