1. onward christian soldiers. . . !
به پیش،ای سربازان مسیحی . . . !
2. the onward course of events
مسیر رو به پیش رویدادها
3. we moved onward into the forest
ما به درون جنگل پیش رفتیم.
4. from the fifth century onward
از قرن پنجم به بعد
5. Lured by the lust of gold,the pioneers pushed onward.
[ترجمه گوگل]پیشگامان که توسط شهوت طلا اغوا شده بودند، به جلو هل دادند
[ترجمه ترگمان]the با شهوت طلا به راه خود ادامه دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The travel service can help you to make onward reservations.
[ترجمه گوگل]خدمات مسافرتی می تواند به شما در رزرو بعدی کمک کند
[ترجمه ترگمان]خدمات مسافرتی می تواند به شما کمک کند تا رزرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The company offers flights to Amsterdam with onward travel to The Hague.
[ترجمه گوگل]این شرکت پروازهایی به آمستردام با سفر به لاهه ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت پروازهای خود به آمستردام را با سفر به لاهه آغاز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The horse dashed onward.
9. The bus continued onward.
10. His life has a sense of purposive onward movement.
[ترجمه گوگل]زندگی او حس حرکت رو به جلوی هدفمند دارد
[ترجمه ترگمان]زندگی او یک حس هدفمند از حرکت به جلو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. From the mid-forties onward Congress legislated for the domestic front while the President acted on the foreign front.
[ترجمه گوگل]از اواسط دهه چهل به بعد کنگره برای جبهه داخلی قانون گذاری کرد در حالی که رئیس جمهور در جبهه خارجی عمل می کرد
[ترجمه ترگمان]از اواسط سالگی کنگره برای جبهه داخلی قوانینی وضع کرد در حالی که رئیس جمهور در جبهه خارجی عمل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The parquet is responsible for the onward transmission of the documents via central government agencies.
[ترجمه گوگل]پارکت مسئول انتقال اسناد از طریق سازمان های دولتی مرکزی است
[ترجمه ترگمان]این موزاییک مسئول انتقال به پایین اسناد از طریق نهاده ای دولتی مرکزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. the onward march of time.
14. In life's earnest battle they only prevail, who daily march onward and never say fail.
[ترجمه گوگل]در نبرد جدی زندگی فقط آنها پیروز می شوند، کسانی که هر روز به جلو حرکت می کنند و هرگز نمی گویند شکست بخورند
[ترجمه ترگمان]در نبرد جدی زندگی، تنها پیروز شدن، کسی که هر روز به جلو گام برمی دارد و هرگز جواب رد نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید