onslaught

/ˈɒnsˌlɒt//ˈɒnslɔːt/

معنی: حمله، یورش
معانی دیگر: حمله ی بی امان، یورش سخت یا پی در پی، تاخت و تاز، ترکتازی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a forceful, often sudden, offensive maneuver; attack.
مترادف: attack, charge, offensive, onset
مشابه: assault, incursion, invasion, raid, rush, sally, storming

- Hundreds of soldiers were killed or wounded in the enemy's onslaught.
[ترجمه محمد شفیعی] درهجوم دشمن صدها سرباز کشته ویا مجروح شدند
|
[ترجمه گوگل] در حمله دشمن صدها سرباز کشته یا زخمی شدند
[ترجمه ترگمان] در حمله دشمن صدها سرباز کشته یا زخمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the onslaught of disease
حمله ی بی امان یک بیماری

2. In December they launched a full-scale onslaught on the capital.
[ترجمه گوگل]در ماه دسامبر آنها یک حمله تمام عیار به پایتخت را آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در ماه دسامبر حمله همه جانبه خود را به پایتخت آغاز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The town survives the onslaught of tourists every summer.
[ترجمه گوگل]این شهر هر تابستان از هجوم گردشگران جان سالم به در می‌برد
[ترجمه ترگمان]این شهر هر تابستان از حمله توریست ها جان سالم به در می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His strength did not avail against the hostile onslaught.
[ترجمه گوگل]قدرت او در برابر هجوم خصمانه فایده ای نداشت
[ترجمه ترگمان]نیروی او در برابر حملات دشمن مقاومت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They survived an onslaught by tribesmen.
[ترجمه گوگل]آنها از یورش افراد قبیله جان سالم به در بردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از حمله مردان قبیله ای جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Our army tried to withstand the enemy onslaught.
[ترجمه گوگل]ارتش ما سعی کرد در برابر هجوم دشمن مقاومت کند
[ترجمه ترگمان]ارتش ما سعی کرد برابر حملات دشمن مقاومت کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Scotland's onslaught on Wales in the second half of the match earned them a 4-1 victory.
[ترجمه گوگل]هجوم اسکاتلند به ولز در نیمه دوم این دیدار باعث پیروزی 4-1 آنها شد
[ترجمه ترگمان]حمله اسکاتلند به ولز در نیمه دوم این مسابقه باعث پیروزی ۴ بر ۱ شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The rebels responded to a military onslaught against them by launching a major assault on an army camp.
[ترجمه گوگل]شورشیان به یک حمله نظامی علیه آنها پاسخ دادند و یک حمله بزرگ به اردوگاه ارتش انجام دادند
[ترجمه ترگمان]شورشیان با شروع حمله بزرگ به یک اردوگاه نظامی به حمله نظامی علیه آن ها واکنش نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She could not withstand such a sudden onslaught.
[ترجمه گوگل]او نتوانست چنین حمله ناگهانی را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]تاب مقاومت ناگهانی او را نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Half the regiment fell before the enemy onslaught.
[ترجمه گوگل]نیمی از هنگ قبل از حمله دشمن سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]نصف هنگ قبل از حمله دشمن کشته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Moscow did not falter under the onslaught and their counter-attacking potential was a constant threat.
[ترجمه گوگل]مسکو زیر این یورش کوتاه نیامد و پتانسیل ضدحمله آنها یک تهدید دائمی بود
[ترجمه ترگمان]مسکو در زمان حمله دچار تزلزل نشد و پتانسیل حمله متقابل آن ها یک تهدید دائمی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The extent of that secret onslaught needs to be put on the record.
[ترجمه گوگل]وسعت آن یورش مخفیانه باید ثبت شود
[ترجمه ترگمان]میزان این حمله پنهانی باید بر روی پرونده ثبت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 508 Theuderic continued his father's onslaught on the Gothic south, in tandem with the Burgundians.
[ترجمه گوگل]در سال 508 تئودریک یورش پدرش به جنوب گوتیک را همراه با بورگوندی ها ادامه داد
[ترجمه ترگمان]در سال ۵۰۸ theuderic به حمله پدرش به سبک گوتیک در کنار the ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The other is the onslaught on the mind by mass junk entertainment.
[ترجمه گوگل]مورد دیگر هجوم سرگرمی های ناخواسته انبوه به ذهن است
[ترجمه ترگمان]دیگری حمله به ذهن به وسیله سرگرمی جمعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حمله (اسم)
fit, offense, rush, access, onset, attack, assault, offensive, onslaught, charge, onrush, spell, epilepsy, inroad, hysteria, foray, sally

یورش (اسم)
offense, rush, attack, assault, offensive, onslaught, onrush, raid, pash, pounce, sally, sortie

انگلیسی به انگلیسی

• assault, mighty attack; overwhelming quantity appearing all at once (as of people)
an onslaught is an extremely forceful physical or verbal attack on someone or something.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: A fierce or destructive attack ⚔️
🔍 مترادف: Assault
✅ مثال: The city was unprepared for the onslaught of the enemy forces.
A powerful and relentless attack, often characterized by a large and overwhelming force. “Onslaught” implies a forceful and aggressive assault on the enemy, seeking to overwhelm and destroy their defenses.
...
[مشاهده متن کامل]

یک حمله/یورش قدرتمند و بی امان، اغلب با یک نیروی بزرگ و غالب.
"onslaught" به معنای حمله شدید و تهاجمی به دشمن که به دنبال غلبه بر دشمن و از بین بردن نیروهای دفاعی است.
مثال؛
The enemy launched a fierce onslaught on the fortified position.
In a discussion about military tactics, one might say, “A successful assault requires a well - coordinated onslaught. ”
A soldier might describe their experience, “We were caught off guard by the enemy’s sudden onslaught. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-battle/
As Israel's onslaughts on Gaza were going on October 11, Prime Minister Benjamin Netanyahu declared that the regime would ensure "every Hamas member is a dead man" by the deadly campaign's conclusion.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنان که حملات بی امان {و هجوم و تاخت و تاز} اسرائیل به غزه {از} ۱۱ اکتبر ادامه داشته، نخست وزیر بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که این رژیم اطمینان دارد با پایان سلسله عملیاتهای نظامی شدید و مرگبار �همه اعضای حماس کشته خواهند شد. �

هجوم، هجمه

بپرس