onomatopoeic

/ˌɒnəʊmətəʊˈpiːɪk//ˌɒnəʊmətəʊˈpiːɪk/

به تقلید صدغا درست شده، تقلیدی

جمله های نمونه

1. Bang and pop are onomatopoeic words.
[ترجمه گوگل]بنگ و پاپ کلماتی هستند
[ترجمه ترگمان]بنگ و pop کلمات onomatopoeic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "Pop", "boom" and "squelch" are onomatopoeic words.
[ترجمه گوگل]«پاپ»، «بوم» و «اسکولچ» واژه‌هایی هستند که به‌عنوان واژه‌های نمادین شناخته می‌شوند
[ترجمه ترگمان]\"پاپ\"، \"شکوفایی\" و \"squelch\" کلمات onomatopoeic هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This onomatopoeic word suggests to me the sound a mousetrap makes when it snaps shut.
[ترجمه گوگل]این کلمه ی علم شناسی صدایی را که یک تله موش در هنگام بسته شدن می دهد به من نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این کلمه لعنتی به من پیشنهاد یک تله موش را می دهد وقتی که آن را محکم می بندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. 'Sizzle' and 'hush' are onomatopoeic words.
[ترجمه گوگل]"Sizzle" و "Hush" واژه‌های مربوط به هم هستند
[ترجمه ترگمان]کلمات و سکوت عبارت است از کلمات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Firstly there are what are usually termed onomatopoeic phonetic sequences: with these it is often difficult to define their exact limits.
[ترجمه گوگل]اولاً مواردی وجود دارد که معمولاً دنباله‌های آوایی انوماتوپئیک نامیده می‌شوند: با این موارد، تعیین حدود دقیق آنها اغلب دشوار است
[ترجمه ترگمان]در درجه اول، چیزی وجود دارد که معمولا onomatopoeic phonetic نامیده می شوند: با این موارد اغلب تعیین حدود دقیق آن ها دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The whooper swan, like its onomatopoeic cousins, the whistling and the trumpeter, belongs to an elegant society of sisters; the mute, Bewick's, black, and black-necked fill out the ranks.
[ترجمه گوگل]قوهای غوغا، مانند پسرعموهایش، سوت‌زن و شیپور‌زن، متعلق به جامعه‌ای زیبا از خواهران است لال ها، بیویک ها، سیاه پوستان و گردن مشکی ها رتبه ها را پر می کنند
[ترجمه ترگمان]قو whooper مانند cousins its که سوت می زد و trumpeter و the که trumpeter و s - است متعلق به یک جامعه اعیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Words that imitate sounds are called onomatopoeic words.
[ترجمه گوگل]کلماتی که اصوات را تقلید می کنند، واژه های onomatopoeic نامیده می شوند
[ترجمه ترگمان]کلماتی که از صداها تقلید می کنند عبارت است از کلمات onomatopoeic
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Onomatopoeic words are imitative of noises; it was independently developed in more than one place as an onomatopoetic term- Harry Hoijer.
[ترجمه گوگل]واژه‌های علم‌شناسی تقلیدی از صداها هستند این به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک اصطلاح علم شناسی توسعه یافت - هری هویجر
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic تقلیدی از صداها هستند؛ آن به طور مستقل در بیش از یک مکان به عنوان یک واژه onomatopoetic - هری Hoijer توسعه داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Onomatopoeic words were seen as a special lexicon in modern Chinese for long, but as to its speciality, there aren't any detailed lexical studies now.
[ترجمه گوگل]واژه‌های مربوط به واژه‌شناسی برای مدت طولانی به‌عنوان واژگانی خاص در چینی مدرن دیده می‌شدند، اما در مورد تخصص آن، در حال حاضر هیچ مطالعه واژگانی دقیقی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]کلمات onomatopoeic به عنوان یک واژه نامه خاص در چین مدرن برای مدت طولانی تلقی می شوند، اما در تخصص آن، اکنون هیچ مطالعات واژگانی دقیقی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. John: It's onomatopoeic! A word that is onomatopoeic is a word that, when spoken, resembles the sound that something makes.
[ترجمه گوگل]جان: آنوماتوپئیک است! کلمه‌ای که انوماتوپئیک است کلمه‌ای است که وقتی گفته می‌شود شبیه صدایی است که چیزی تولید می‌کند
[ترجمه ترگمان]جان: It است! کلمه ای که onomatopoeic است یک کلمه است که، هنگام صحبت، شبیه صدای چیزی است که باعث می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The essay is about the onomatopoeic words and mimicry words in Japanese, discuses their use and origin.
[ترجمه گوگل]این انشا در مورد واژه‌های انوماتوپئیک و کلمات تقلیدی در ژاپنی است و کاربرد و منشأ آنها را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله در مورد کلمات onomatopoeic و تقلید کلمات در زبان ژاپنی، discuses استفاده و منشا آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In addition, from the state Onomatopoeic words of study, which summarizes the study states Onomatopoeic words, Learning Japanese, and even personal experience and methods.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از حالت Onomatopoeic words of study، که خلاصه ای از این مطالعه است، کلمات Onomatopoeic، Learning Japanese و حتی تجربه و روش های شخصی بیان شده است
[ترجمه ترگمان]به علاوه، از کلمات onomatopoeic حالت مطالعه، که حالات مطالعه را به طور خلاصه بیان می کند، کلمات onomatopoeic، یادگیری ژاپنی ها و حتی تجربیات شخصی و روش ها را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Words that imitate sounds are called onomatopoeic words. Here are twenty common onomatopoeias.
[ترجمه گوگل]کلماتی که اصوات را تقلید می کنند، واژه های onomatopoeic نامیده می شوند در اینجا بیست آنوماتوپه رایج وجود دارد
[ترجمه ترگمان]کلماتی که از صداها تقلید می کنند عبارت است از کلمات onomatopoeic این هم بیست و پنج سنت مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The nearly onomatopoeic word for that panicky hesitation just before you have to introduce someone whose name you can't quite remember.
[ترجمه گوگل]کلمه تقریباً نامتعارف برای آن تردید وحشتناک درست قبل از اینکه مجبور شوید کسی را معرفی کنید که نامش را کاملاً به خاطر نمی آورید
[ترجمه ترگمان]درست قبل از اینکه مجبور بشی کسی رو که اسمش رو به خاطر نیاری بهت معرفی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. And other types of vocabulary, the Japanese state Onomatopoeic words in the language practice is continuously developing, constantly perfected one of the terms.
[ترجمه گوگل]و انواع دیگر واژگان، دولت ژاپنی کلمات Onomatopoeic در عمل زبان به طور مداوم در حال توسعه، به طور مداوم یکی از اصطلاحات کامل
[ترجمه ترگمان]و انواع دیگر لغات، دولت ژاپن به طور مداوم در حال توسعه است و به طور مداوم یکی از اصطلاحات را تکمیل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of a word that sounds like what it means (i.e. ding-dong)
language that is onomatopoeic uses onomatopoeia.

پیشنهاد کاربران

قار . . . . . . . . . قار، جیک جیک، هاپ هاپ، میوووو میوووو، واق واق، جلز و ولز، شاپ شوپ، تق توق، ویژ ویژ،
همه اینها در علم زبان شناسی، واژه آنومَدپی یِک هستند.
چون واژه بر مبنای صدای شنیده شده درست شده است.
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : onomatopoeia
✅️ صفت ( adjective ) : onomatopoeic
✅️ قید ( adverb ) : onomatopeically
برابر نهاد درست برایonomatopoeic
. Bang and pop are onomatopoeic words 1.
بنگ و پاپ واژگانی اندیش آوا ( آواندیش ) هستند.
دوستان دقت فرمایند وقتی نوشته ای ترجمه می کنیم کلمات آواندیش را ترجمه نمی کنیم.
...
[مشاهده متن کامل]

2 - همچنین واژه انفجار از /فجر/ هست که آواندیش نیست
بدین روی در ترجمه ها واژه ی / bang / را تنها /بنگ/ آوا نویسی می کنیم و اگر انفجار ترجمه بکنیم؛ دیگر آواندیش نخواهد بود.

پیشنهاد من برای برابر نهادفارسی درست این واژه در مقوله های زبانشناسی
1 - اندیش آوا و
2 - آواندیش
می باشد.
تقلیدی
در اصل این کلمات کلماتی هستند که صدا های معروفی مانند ( swish : صدای چیزی مانند راکت تنیس یا شلاق که به سرعت در هوا تکان داده شود ) یا ( chime:صدایی مانند صدای ناقوس ) و . . . که در فارسی به آنها نام آوا می گوییم ضمنا این نام آوا ها در تمام زبان های دنیا وجود دارند.
نام آوا

بپرس