onomastic

/ˌɑːnəˈmæstɪk//ˌɑːnəˈmæstɪk/

معنی: کینه، اسمی، وابسته به اسم، مرکب از اسم
معانی دیگر: وابسته به نام، نام وار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to proper names.

مترادف ها

کینه (صفت)
onomastic

اسمی (صفت)
nominal, onomastic, substantival

وابسته به اسم (صفت)
onomastic

مرکب از اسم (صفت)
onomastic

انگلیسی به انگلیسی

• of or dealing with names

پیشنهاد کاربران

onomastic ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نام شناختی
تعریف: مربوط به نام

بپرس