🔸 **معادل فارسی:**
پایگاه آنلاین / پاسگاه اینترنتی / پایگاه دیجیتالی / پست اینترنتی دورافتاده ( به صورت استعاری )
- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( عمومی – دیجیتال ) :**
عبارت **Online Outpost** به وب سایت، وبلاگ، یا صفحه ای در اینترنت گفته می شود که نقش یک پایگاه مستقل را دارد؛ جایی برای معرفی، اشتراک گذاری یا برقراری ارتباط با مخاطبان.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The artist created an online outpost to showcase his latest projects.
هنرمند یک پایگاه آنلاین ایجاد کرد تا جدیدترین پروژه هایش را به نمایش بگذارد.
2. ** ( توصیفی – سازمانی ) :**
به صورت استعاری، به حضور دیجیتالی یک شرکت یا فرد در محیطی جدید از اینترنت اشاره دارد؛ مانند صفحه ای در شبکه ی اجتماعی یا شاخه ای مجازی از کسب وکار.
مثال: Their online outpost on Instagram has become essential for their marketing.
پایگاه آنلاینشان در اینستاگرام بخش حیاتی بازاریابی شان شده است.
3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
در معنایی عمیق تر، **Online Outpost** می تواند به هر گوشه ی کوچک از دنیای اینترنت اشاره کند که در آن گروهی از افراد با هدف یا علاقه ای مشترک گرد هم می آیند—نوعی �پایگاه دورافتاده� در دنیای پهناور وب.
مثال: That forum is a small online outpost for vintage camera enthusiasts.
آن انجمن یک پایگاه اینترنتی کوچک برای علاقه مندان به دوربین های قدیمی است.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
digital base – web hub – internet station – virtual branch – cyber outpost
🔸 **نکته ی فرهنگی و اضافی:**
* در برندینگ دیجیتال، **Online Outpost** گاهی برای صفحات رسمی برندها در پلتفرم های مختلف ( مانند Reddit، Discord یا X ) استفاده می شود.
* همچنین برای پروژه های شخصی یا وبلاگ های مستقل، این ترکیب حس **خودمختاری**، **ماجراجویی دیجیتال** و **هویت مستقل در اینترنت** را منتقل می کند.
* به لحاظ لحن، بار معنایی این ترکیب نسبت به اصطلاحاتی مثل *Digital Hub* یا *Web Center* شاعرانه تر و انسانی تر است.
پایگاه آنلاین / پاسگاه اینترنتی / پایگاه دیجیتالی / پست اینترنتی دورافتاده ( به صورت استعاری )
- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( عمومی – دیجیتال ) :**
عبارت **Online Outpost** به وب سایت، وبلاگ، یا صفحه ای در اینترنت گفته می شود که نقش یک پایگاه مستقل را دارد؛ جایی برای معرفی، اشتراک گذاری یا برقراری ارتباط با مخاطبان.
... [مشاهده متن کامل]
مثال: The artist created an online outpost to showcase his latest projects.
هنرمند یک پایگاه آنلاین ایجاد کرد تا جدیدترین پروژه هایش را به نمایش بگذارد.
2. ** ( توصیفی – سازمانی ) :**
به صورت استعاری، به حضور دیجیتالی یک شرکت یا فرد در محیطی جدید از اینترنت اشاره دارد؛ مانند صفحه ای در شبکه ی اجتماعی یا شاخه ای مجازی از کسب وکار.
مثال: Their online outpost on Instagram has become essential for their marketing.
پایگاه آنلاینشان در اینستاگرام بخش حیاتی بازاریابی شان شده است.
3. ** ( استعاری – فرهنگی ) :**
در معنایی عمیق تر، **Online Outpost** می تواند به هر گوشه ی کوچک از دنیای اینترنت اشاره کند که در آن گروهی از افراد با هدف یا علاقه ای مشترک گرد هم می آیند—نوعی �پایگاه دورافتاده� در دنیای پهناور وب.
مثال: That forum is a small online outpost for vintage camera enthusiasts.
آن انجمن یک پایگاه اینترنتی کوچک برای علاقه مندان به دوربین های قدیمی است.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
🔸 **نکته ی فرهنگی و اضافی:**
* در برندینگ دیجیتال، **Online Outpost** گاهی برای صفحات رسمی برندها در پلتفرم های مختلف ( مانند Reddit، Discord یا X ) استفاده می شود.
* همچنین برای پروژه های شخصی یا وبلاگ های مستقل، این ترکیب حس **خودمختاری**، **ماجراجویی دیجیتال** و **هویت مستقل در اینترنت** را منتقل می کند.
* به لحاظ لحن، بار معنایی این ترکیب نسبت به اصطلاحاتی مثل *Digital Hub* یا *Web Center* شاعرانه تر و انسانی تر است.