onlay

انگلیسی به انگلیسی

• skin graft transferred by means of surgery and applied to the surface of another part or an organ of the body (medicine); graft applied on the outer part of a bone (medicine); inlay in tooth (dentistry)
apply to a surface, mount on a surface

پیشنهاد کاربران

onlay ( پیوند )
واژه مصوب: برنشانده
تعریف: پیوندینه ای که در فرایند پیوند یا کاشت بر سطح بافت آسیب دیده جای گیر می شود

بپرس