one way

/ˈwənˈweɪ//wʌnweɪ/

یک راهه، یک طرفه مثل خیابان، یک جانبه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: proceeding in or restricting motion to a single direction.

- a one-way street
[ترجمه گوگل] یک خیابان یک طرفه
[ترجمه ترگمان] یه خیابون یه طرفه ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: providing advantage to one party alone.

- a one-way agreement
[ترجمه گوگل] توافق یک طرفه
[ترجمه ترگمان] یک قرارداد یکطرفه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: permitting or concerning travel to a destination but not back to the place of origin.

- a one-way flight. (Cf. round-trip.)
[ترجمه گوگل] یک پرواز یک طرفه (ر ک رفت و برگشت )
[ترجمه ترگمان] یک پرواز یکطرفه (Cf)(دور از سفر)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a one-way contract
قرارداد یک جانبه،قرارداد نابرابر (که طی آن طرفین تعهدات متقابل ندارند)

2. a one-way street
خیابان یک طرفه

3. a one-way ticket
بلیط رفت (یکسره)

4. There's more than one way to skin a cat.
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای پوست گربه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بیشتر از یک راه برای پوست گربه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There is more than one way to tackle the problem.
[ترجمه گوگل]بیش از یک راه برای مقابله با مشکل وجود دارد
[ترجمه ترگمان]بیش از یک راه برای حل این مشکل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Be happy. It's one way of being wise. - Sidonie Gabrielle Colette.
[ترجمه گوگل]خوشحال باش این یکی از راه های عاقل بودن است - سیدونی گابریل کولت
[ترجمه ترگمان]خوشحال باش این یک راه عاقلانه است \" سی دونی، \" گابریل کو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I don't feel strongly about it one way or the other.
[ترجمه گوگل]من به این یا آن طرف به شدت احساس نمی کنم
[ترجمه ترگمان]من هیچ احساسی نسبت به این قضیه ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I generally get what I want one way or another .
[ترجمه گوگل]من به طور کلی آنچه را که می خواهم به هر طریقی بدست می آورم
[ترجمه ترگمان]معمولا چیزی را که می خواهم به دست می آورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Often there's no clear evidence one way or the other and you just have to base your judgement on intuition.
[ترجمه گوگل]اغلب هیچ مدرک روشنی وجود ندارد و شما فقط باید قضاوت خود را بر اساس شهود قرار دهید
[ترجمه ترگمان]اغلب هیچ مدرک روشنی از یک طرف و یا طرف دیگر وجود ندارد و شما فقط باید قضاوت خود را براساس شهود قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We could meet today or tomorrow-I don't mind one way or the other.
[ترجمه گوگل]ما می‌توانیم امروز یا فردا همدیگر را ببینیم - به این یا آن طرف اهمیتی نمی‌دهم
[ترجمه ترگمان]امروز یا فردا می توانیم همدیگر را ببینیم - به هیچ وجه برایم مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In one way you're right, I suppose.
[ترجمه گوگل]از یک جهت حق با شماست، گمان می کنم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم از یه راه حق با تو باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's been quite a day, one way and another .
[ترجمه گوگل]یک روز گذشته است، به هر حال
[ترجمه ترگمان]یک روز و یک راه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Most people are creative in one way or another.
[ترجمه گوگل]اکثر مردم به یک شکل خلاق هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در یک راه خلاق هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She didn't want to commit herself one way or the other.
[ترجمه گوگل]او نمی خواست خود را به این صورت متعهد کند
[ترجمه ترگمان]او نمی خواست خودش را متعهد به انجام این کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I suppose that's one way of looking at it.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم این یکی از راه های نگاه کردن به آن باشد
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم این یک راه برای نگاه کردن به آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] یکطرفه، یک راهه، یک جانبه، یکراهی

انگلیسی به انگلیسی

• going in a single direction
one-way streets are streets along which vehicles can drive in only one direction.
a one-way ticket is one which you can use to travel to a place, but not to travel back again.

پیشنهاد کاربران

برگشت ناپذیر
one way=یک راه، یک روش
one - way
یک نوع از اجاره خودرو است که شما ماشین رو محل اجاره خودرو تحویل میگیرید ولی به همان محل تحویل نمیدید بلکه هرجایی میتونید رهاش کنید. معمولا کرایه one - way car گرونتر از دیگر انواع کرایه ها است. مثال:
there is an extra charge of 10 ero for all one - way hires.
یک طرفه
One - way route : مسیر یک طرفه
There is no way back : مسیر برگشت نداره
یک راه را
( بلیط ) یکسره؛ ( شیشه ) یک طرف آینه؛ ( آینه ) یک طرف شیشه

بپرس