one thing at a time

انگلیسی به انگلیسی

• everything in its own time, do not try to do everything at once

پیشنهاد کاربران

ترجمه ی دوستان از این اصطلاح پر مصرف در انگلیسی همه درست و دقیق بود. بجز پیشنهاد سارا و حمید که آن را : ( آسیاب به نوبت ) ترجمه کرده بودند.
در زبان مقدس پارسی ، آسیاب به نوبت ، مفهوم تقاص پس دادن و کیفر کشیدن را دارد ، مثال تاریخی از رفرنس:
...
[مشاهده متن کامل]

در زمان فرمانروایی زند بر ایران ( حدود ۲۰۰ سال پیش ) ، خیانت ابراهیم خان کلانتر به آخرین شهریار ایران لطفعلی خان زند ، باعث شهادت رسیدن آخرین شهریار غیر دست نشانده ی بریتانیا در ایران و تغییر رژیم به قاجارهای نوکر روس و انگلیس شد. بدبختی ایران از آن هنگام سوییچ خورد. اما ابراهیم خان نیز سزای خیانت خود را از قاجارها گرفت . به فرمان فتحعلی شاه قاجار ، او و خانواده اش را پس از شکنجه زنده زنده در روغن داغ سرخ کردند. تاسفی در این باره نیست فقط می توان گفت : آسیاب به نوبت.

هرچیزی به موقعش
گاماس گاماس
هربار یکی
هر دفعه یکی
هربار یک تکه
هربار یک لقمه ( درمورد کتاب یا غذا )
یک به یک
هربار یک چیز
هربار یک کار
آسیاب به نوبت
یکی یکی
دونه به دونه
هرچیزی سر جای خودش
یکی یک
آسیاب به نوبت

بپرس