🔹 یک هزار پوند
🔹 مثال ها:
He dropped one large on that designer jacket. اون برای اون کت طراح، هزار پوند خرج کرد.
They offered me five large to keep quiet. بهم پنج هزار پوند پیشنهاد دادن که ساکت بمونم.
... [مشاهده متن کامل]
You want the job done right? That’ll be one large. می خوای کارت درست انجام شه؟ هزار پوند آب می خوره.
🔹 مترادف ها: a grand – a bag – a saucepan – an Archer ( همه به معنای �1000 یا �2000 )
🔹 مثال ها:
He dropped one large on that designer jacket. اون برای اون کت طراح، هزار پوند خرج کرد.
They offered me five large to keep quiet. بهم پنج هزار پوند پیشنهاد دادن که ساکت بمونم.
... [مشاهده متن کامل]
You want the job done right? That’ll be one large. می خوای کارت درست انجام شه؟ هزار پوند آب می خوره.
🔹 مترادف ها: a grand – a bag – a saucepan – an Archer ( همه به معنای �1000 یا �2000 )