oncogene

/ˈɑːŋkoˌdʒin//ˈɑːŋkoˌdʒin/

(پزشکی) آموزای، مولد غده، ژن سرطان، ژن توموری

جمله های نمونه

1. Oncogenes control normal growth cells and their division.
[ترجمه گوگل]انکوژن ها سلول های رشد طبیعی و تقسیم آنها را کنترل می کنند
[ترجمه ترگمان]Oncogenes، سلول های رشد عادی و تقسیم آن ها را کنترل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Various mutations in both oncogenes and tumour suppressor genes have been implicated heavily in the development of cancer.
[ترجمه گوگل]جهش‌های مختلف در انکوژن‌ها و ژن‌های سرکوب‌کننده تومور به‌شدت در ایجاد سرطان نقش دارند
[ترجمه ترگمان]جهش های متعدد در هر دو تومور oncogenes و تومور، به شدت در رشد سرطان نقش داشته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Invitro, oncogenes cooperate to transform cells and render them tumorigenic.
[ترجمه گوگل]Invitro، انکوژن ها برای تبدیل سلول ها و تبدیل آنها به تومورزا همکاری می کنند
[ترجمه ترگمان]invitro، oncogenes برای تبدیل سلول ها و تولید them - tumorigenic هم کاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Invitro certain combinations of oncogenes cooperate to transform primary rat cells.
[ترجمه گوگل]ترکیبات معینی از انکوژن ها برای تبدیل سلول های اولیه موش صحرایی با یکدیگر همکاری می کنند
[ترجمه ترگمان]ترکیبات خاصی از oncogenes برای تبدیل سلول های موش اولیه به یکدیگر هم کاری می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Apart from point mutation, another way in which oncogenes can be activated is by over expression.
[ترجمه گوگل]به غیر از جهش نقطه ای، روش دیگری که در آن انکوژن ها می توانند فعال شوند، بیان بیش از حد است
[ترجمه ترگمان]به غیر از جهش نقطه ای، روش دیگری که در آن oncogenes می تواند فعال شود در حالت بیان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Expression of an oncogene in a primary cell can, paradoxically, block proliferation by inducing senescence or apoptosis through pathways that remain to be elucidated.
[ترجمه گوگل]بیان یک انکوژن در یک سلول اولیه می تواند، به طور متناقضی، تکثیر را با القای پیری یا آپوپتوز از طریق مسیرهایی که هنوز مشخص نشده اند، مسدود کند
[ترجمه ترگمان]بیان of در سلول اولیه می تواند، paradoxically، تکثیر بلوک با القای senescence یا آپوپتوز از طریق مسیرهایی است که باقی می ماند تا روشن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. P 53 is an important proto - oncogene involved in the regulation of cell - cycle and apoptosis.
[ترجمه گوگل]P53 یک پروتوآنکوژن مهم است که در تنظیم چرخه سلولی و آپوپتوز نقش دارد
[ترجمه ترگمان]P ۵۳ یک oncogene مهم است که در مقررات چرخه سلولی و آپوپتوز درگیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Method Exon 17 of RET proto - oncogene from 30 Hirschsprung disease was detected by PCR - SSCP method.
[ترجمه گوگل]روش اگزون 17 پروتوآنکوژن RET از 30 بیماری هیرشپرونگ با روش PCR - SSCP شناسایی شد
[ترجمه ترگمان]روش exon ۱۷ - oncogene از ۳۰ بیماری RET توسط روش PCR - SSCP شناسایی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion Mutation of RET proto - oncogene might play an role in the familial Hirschsprung ? ? s disease.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری جهش پروتوآنکوژن RET ممکن است در هیرشپرونگ خانوادگی نقش داشته باشد؟ ? بیماری است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری Mutation از RET اولیه ممکن است نقشی در the خانوادگی ایفا کند؟ بیماری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The proto - oncogene c - fos mRNA expression was assessed using reverse transcription polymerase chain reaction ( RT - PCR ).
[ترجمه گوگل]بیان mRNA پروتوآنکوژن c-fos با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز رونویسی معکوس (RT-PCR) ارزیابی شد
[ترجمه ترگمان]The - C - oncogene mRNA با استفاده از واکنش زنجیره ای polymerase reverse (RT - PCR)ارزیابی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oncogene products are links in signal chains that stretch from the cell surface to cell nucleus.
[ترجمه گوگل]محصولات انکوژن حلقه هایی در زنجیره سیگنال هستند که از سطح سلول تا هسته سلول کشیده می شوند
[ترجمه ترگمان]محصولات Oncogene با زنجیره های سیگنال که از سطح سلول به هسته سلول کشیده می شوند، پیوند دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Elevated levels of GLI1 (glioma-associated oncogene homolog protein in human breast cancer are associated with unfavorable prognosis and progressive stages of disease.
[ترجمه گوگل]افزایش سطح GLI1 (پروتئین همولوگ انکوژن مرتبط با گلیوما در سرطان سینه انسان با پیش آگهی نامطلوب و مراحل پیشرونده بیماری مرتبط است
[ترجمه ترگمان]میزان Elevated پروتئین GLI۱ (glioma)وابسته به پروتیین در سرطان سینه انسان با پیش بینی نامطلوب و مراحل پیشرفت بیماری همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oncogene: Gene that can cause cancer.
[ترجمه گوگل]انکوژن: ژنی که می تواند باعث سرطان شود
[ترجمه ترگمان]Oncogene: ژن می تواند باعث سرطان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Figure 1 . The difference between an oncogene in a virus and in a cell.
[ترجمه گوگل]شکل 1 تفاوت بین یک انکوژن در یک ویروس و یک سلول
[ترجمه ترگمان]شکل ۱ تفاوت بین یک ویروس در یک ویروس و در یک سلول
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medical) mutated gene that may result in the onset of cancer in an animal or human

پیشنهاد کاربران

ژن های تومورزا
تودزا ( اسم ) : بخشی از سیستم ژنتیکی که باعث ایجاد تومورهای بدخیم می شود
آنکوژن

بپرس