اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) a hasty look at and evaluation of something or someone.
- Give this report a once-over and tell me your opinion of it.
[ترجمه گوگل] این گزارش را یک بار تکرار کنید و نظر خود را در مورد آن به من بگویید
[ترجمه ترگمان] این گزارش را یک بار دیگر به من بدهید و نظر شما را درباره آن به من بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این گزارش را یک بار دیگر به من بدهید و نظر شما را درباره آن به من بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She gave him the once-over and decided he looked all right.
[ترجمه گوگل] او یک بار به او داد و تصمیم گرفت که ظاهرش خوب است
[ترجمه ترگمان] او یک بار دیگر به او نگاه کرد و به این نتیجه رسید که حالش خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او یک بار دیگر به او نگاه کرد و به این نتیجه رسید که حالش خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید