**فارسی:** "On top of this" به معنای *علاوه بر این* است، مخصوصاً وقتی که مشکل یا سختی دیگری اضافه می شود.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
پرواز سه ساعت تأخیر داشت و علاوه بر این، مجبور شدیم یک ساعت دیگر برای دریافت چمدان هایمان صبر کنیم.
او ماه گذشته شغلش را از دست داد و علاوه بر این، برای پرداخت اجاره اش مشکل داشته است.
هوا بسیار سرد بود و علاوه بر این، باران شدیدی شروع به باریدن کرد.
ماشینش در راه محل کار خراب شد و علاوه بر این، باتری گوشی اش هم تمام شد.
او سردرد شدیدی داشت و علاوه بر این، مجبور بود خودش را برای یک جلسه مهم آماده کند.
شرکت با مشکلات مالی روبه رو است و علاوه بر این، چندین کارمند استعفا داده اند.
او کیف پولش را در خانه جا گذاشت و علاوه بر این، بنزین ماشینش هم تمام شد.
رستوران شلوغ بود و علاوه بر این، خدمات بسیار کند بود.
او از کار کردن تا دیر وقت خسته بود و علاوه بر این، مجبور بود زود برای یک جلسه بیدار شود.
او باید برای امتحانات نهایی اش درس می خواند و علاوه بر این، باید به والدینش در کارهای خانه کمک می کرد.
علاوه بر این
به علاوه، علاوه بر این
He gets commission on top of his salary
او علاوه بر حقوقش حق کمیسیون هم می گیرد
او علاوه بر حقوقش حق کمیسیون هم می گیرد
مهم تر از این
در بالاترین سطح