انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
مثال؛
His business practices are always on the up and up.
The company's profits are on the up and up this quarter.
After a rough start, she's now on the up and up at her new job.
۱ - همه چی رو براهه
۲ - بدون دوز و کلک
بی شیله پیله
رو راست و صادق
۲ - بدون دوز و کلک
بی شیله پیله
رو راست و صادق
درانگلیسی آمریکا به مفهوم صادقانه ، بی شیله پیله، قانونی.
دربریتیش به مفهوم بهترشدن ( بیماری ) و معنی دیگه بطورچشمگیر موفق شدن
دربریتیش به مفهوم بهترشدن ( بیماری ) و معنی دیگه بطورچشمگیر موفق شدن
به طور چشمگیر رشد کردن ، به طور چشمگیر موفق شدن
کسب و کارش واقعا روبه رشده ، یا توی کسب و کارش داره خیلی موفق میشه .
@لَنگویچ
بی کلک، رو راستall boxing fights are on the up & up همه مسابقات بوکس بدون کلک برگزار شده