on the side of


هوادار، طرفدار

پیشنهاد کاربران

در پای. . . .
در دامنه ی
در کنار چیزی ایستادن
در کنار
برای مثال میشه گفت : on the side of the tree = در کنار درخت
یا مثلا : on the side of the sofa = در کنار مبل
کنارِ
در کنارِ
مثل:
On the side of the road = کنارِ جاده
بیرون از مکان یا جایی ایستادن
بىرون از محوته اى اىستادن مثل زمىن بازى
کنار یه چیزی ایستادن مثلا زمین بازی
بیرون از چیزی ایستادن

بپرس