1. He arranged the books on the shelf.
2. She dropped the book back on the shelf.
3. The weight of the books bears on the shelf.
4. The report will be left on the shelf as so many reports have been left in the past.
[ترجمه گوگل]گزارش در قفسه گذاشته خواهد شد زیرا گزارش های زیادی در گذشته باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]این گزارش در قفسه جا گذاشته خواهد شد، چرا که بسیاری از گزارش ها در گذشته باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The books sat unread on the shelf for years.
[ترجمه گوگل]کتاب ها سال ها ناخوانده روی قفسه نشستند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها سال ها در قفسه کتاب نخوانده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Please put the book back on the shelf when you've finished with it.
[ترجمه گوگل]لطفاً وقتی کتاب را تمام کردید دوباره در قفسه بگذارید
[ترجمه ترگمان]لطفا کتاب رو روی قفسه بذار وقتی که کارت تموم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I can't get at the tool on the shelf.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم به ابزار روی قفسه برسم
[ترجمه ترگمان]نمی توانم به ابزار روی قفسه دست پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He placed the book on the shelf.
9. These books belong on the shelf.
[ترجمه گوگل]این کتاب ها در قفسه هستند
[ترجمه ترگمان]این کتاب ها متعلق به قفسه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There were no books on the shelf.
[ترجمه گوگل]هیچ کتابی در قفسه وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]هیچ کتابی روی قفسه کتاب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He placed the books in order on the shelf.
[ترجمه گوگل]کتاب ها را به ترتیب در قفسه گذاشت
[ترجمه ترگمان]کتاب ها را روی قفسه گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The cups belong on the shelf.
13. The dust on the shelf shows up in the sunlight.
[ترجمه گوگل]گرد و غبار روی قفسه زیر نور خورشید ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]گرد و غبار روی قفسه در نور خورشید نمایان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The books were placed haphazardly on the shelf.
[ترجمه گوگل]کتاب ها به طور تصادفی روی قفسه گذاشته شده بودند
[ترجمه ترگمان]کتاب ها به طور تصادفی روی قفسه گذاشته شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید