on the scent

انگلیسی به انگلیسی

• following, pursuing, chasing

پیشنهاد کاربران

🔹 معادل فارسی پیشنهادی: در رَد چیزی بودن / در شرف کشف بودن / سرنخ داشتن / بو بردن از چیزی
🔹 مثال ها:
The detective is on the scent of the missing heirloom. کارآگاه رد میراث گمشده رو گرفته.

...
[مشاهده متن کامل]

We’re on the scent of something big — don’t lose focus. داریم به یه چیز بزرگ نزدیک می شیم — تمرکز رو از دست نده.
The journalist was on the scent of a political scandal. خبرنگار رد یه رسوایی سیاسی رو گرفته بود.
🔹 مترادف ها : on the trail • hot on the heels • tracking • pursuing • investigating

بو کشیدن رد چیزی [توسط حیوانات]، به طور استعاری یعنی دنبال کردن رد چیزی
در شرف یا نزدیک به کشف چیزی یا کسی
مثلن:
. We're on the scent of something big
ما در شرف کشف یا پیدا کردن چیز بزرگی هستیم
The police are on the scent of criminals
پلیس ها در شرف پیدا کردن جنایتکاران هستند.