1. After a month on the run, the prisoners were finally recaptured by the police.
[ترجمه گوگل]پس از یک ماه فرار، سرانجام زندانیان توسط پلیس دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]پس از یک ماه فرار، زندانیان سرانجام توسط پلیس دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک ماه فرار، زندانیان سرانجام توسط پلیس دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I've been on the run all day and I'm exhausted.
[ترجمه گوگل]من تمام روز را در حال فرار بودم و خسته هستم
[ترجمه ترگمان]تمام روز را در حال دویدن بودم و خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تمام روز را در حال دویدن بودم و خسته شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Fifteen-year-old Danny is on the run from a local authority home.
[ترجمه گوگل]دنی پانزده ساله در حال فرار از یک خانه محلی است
[ترجمه ترگمان]\"دنی\" ۱۵ ساله در حال فرار از یک مقام محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\"دنی\" ۱۵ ساله در حال فرار از یک مقام محلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He's on the run from the police.
[ترجمه گوگل]او در حال فرار از دست پلیس است
[ترجمه ترگمان]از دست پلیس فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از دست پلیس فرار کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The prisoners have now been on the run for three days.
[ترجمه گوگل]اکنون سه روز است که زندانیان متواری هستند
[ترجمه ترگمان]الان سه روز است که زندانیان فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]الان سه روز است که زندانیان فرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He was on the run for a week before the police got him.
[ترجمه گوگل]او یک هفته قبل از دستگیری پلیس متواری بود
[ترجمه ترگمان]یه هفته قبل از اینکه پلیس دستگیرش کنه، در حال فرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه هفته قبل از اینکه پلیس دستگیرش کنه، در حال فرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There are no stops on the run to the coast.
[ترجمه گوگل]هیچ توقفی در دویدن به سمت ساحل وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ توقفی در راه رفتن به ساحل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هیچ توقفی در راه رفتن به ساحل وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. His opponents believe he is definitely on the run.
[ترجمه گوگل]مخالفان او معتقدند که او قطعا در حال فرار است
[ترجمه ترگمان]مخالفان او معتقدند که او قطعا در حال فرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مخالفان او معتقدند که او قطعا در حال فرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I always seem to eat on the run these days.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این روزها همیشه در حال فرار غذا می خورم
[ترجمه ترگمان] من همیشه به نظر میاد این روزا در حال دویدن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من همیشه به نظر میاد این روزا در حال دویدن هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The escapees were recaptured after three days on the run.
[ترجمه گوگل]فراریان پس از سه روز فرار دوباره دستگیر شدند
[ترجمه ترگمان]فراریان پس از سه روز فرار دوباره دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فراریان پس از سه روز فرار دوباره دستگیر شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I eat breakfast on the run if I'm late for work.
[ترجمه گوگل]اگر دیر به سر کار برسم، هنگام فرار صبحانه می خورم
[ترجمه ترگمان]اگر برای کار دیرم شده صبحانه می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر برای کار دیرم شده صبحانه می خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. After a week on the run he gave himself up to the police.
[ترجمه گوگل]پس از یک هفته فرار، خود را به پلیس تسلیم کرد
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته در اداره پلیس خود را به پلیس معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته در اداره پلیس خود را به پلیس معرفی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was recaptured after nearly two weeks on the run.
[ترجمه گوگل]او پس از نزدیک به دو هفته فرار دوباره دستگیر شد
[ترجمه ترگمان]تقریبا دو هفته بعد دوباره دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تقریبا دو هفته بعد دوباره دستگیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. After a week on the run he gave himself up .
[ترجمه گوگل]بعد از یک هفته فرار، خودش را تسلیم کرد
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته به راه افتاد و خود را تسلیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پس از یک هفته به راه افتاد و خود را تسلیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید