on the receiving end of

پیشنهاد کاربران

On/at the receiving end of
در معرض. . . بودن
محکوم به تحمل. . . بودن
مورد تو سری خوری قرار گرفتن
هدف یا طعمه چیزی بودن
عذاب کشیدن از چیزی
unpleasant that someone does
در رنج از چیزی بودن

بپرس