on the point of


در آستانه ی، در شرف، در حال (انجام)، نزدیک به

جمله های نمونه

1. As we were on the point of giving up hope, a letter arrived.
[ترجمه گوگل]همانطور که در حال قطع امید بودیم، نامه ای رسید
[ترجمه ترگمان]همان طور که می خواستیم امیدوار باشیم یک نامه از راه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The dancer pivoted on the point of one foot.
[ترجمه مقدم] نزدیک یودکه تسلیم بشیم
|
[ترجمه گوگل]رقصنده روی نقطه یک پا چرخید
[ترجمه ترگمان]رقاص به نوک یک پا چرخی زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were on the point of giving up.
[ترجمه گوگل]در آستانه تسلیم شدن بودیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داشتیم که تسلیم بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I was on the point of giving up the search when something caught my eye in the bushes.
[ترجمه ffffff] در حال رها کردن جستجو بودم که چیزی در بوته ها توجهم را جلب کرد
|
[ترجمه گوگل]در حال رها کردن جستجو بودم که چیزی در بوته ها توجهم را جلب کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی چیزی توجهم را جلب کرد به این موضوع پی بردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She looked on the point of tears.
[ترجمه گوگل]او به نقطه اشک نگاه کرد
[ترجمه ترگمان]به نقطه ای که اشک می ریخت نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. France is on the point of recognizing the independence of the Baltic States.
[ترجمه گوگل]فرانسه در آستانه به رسمیت شناختن استقلال کشورهای بالتیک است
[ترجمه ترگمان]فرانسه در اصل به رسمیت شناختن استقلال کشورهای بالتیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She was so tired that she was on the point of collapse.
[ترجمه گوگل]آنقدر خسته بود که در آستانه سقوط بود
[ترجمه ترگمان]خیلی خسته بود که داشت غش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The country's economy is on the point of collapse.
[ترجمه گوگل]اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]اقتصاد کشور در آستانه فروپاشی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The climber was at / on the point of death when they found him.
[ترجمه گوگل]کوهنورد در / در نقطه مرگ بود که او را پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]کوهنورد هنگام یکه او را پیدا کردند در آستانه مرگ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rebels are on the point of surrender.
[ترجمه گوگل]شورشیان در آستانه تسلیم هستند
[ترجمه ترگمان]شورشیان در حال تسلیم شدن هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He bit his tongue as he found himself on the point of saying 'follow that car'.
[ترجمه گوگل]زبانش را گاز گرفت که خودش را در حال گفتن "آن ماشین را دنبال کن"
[ترجمه ترگمان]زبانش را گاز گرفت، همان طور که خود را در نقطه اتکا به آن ماشین می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She had a fish impaled on the point of her spear.
[ترجمه گوگل]او ماهی را به نوک نیزه اش زده بود
[ترجمه ترگمان]او ماهی داشت که به نوک نیزه سوراخ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was on the point of going to bed when you rang.
[ترجمه گوگل]در حال رفتن به رختخواب بودم که زنگ زدی
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ زدی من قصد داشتم بخوابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was on the point of saying something when the phone rang.
[ترجمه گوگل]در حال گفتن چیزی بود که تلفن زنگ زد
[ترجمه ترگمان]می خواست چیزی بگوید که تلفن زنگ خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He thought she might be on the point of offering him a nip of whisky but she did not go that far.
[ترجمه گوگل]او فکر کرد که ممکن است قصد دارد به او ویسکی پیشنهاد کند، اما او تا این حد پیش نرفت
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که ممکن است به او یک جرعه ویسکی بدهد، اما تا آن جا نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

be brewing
if something unpleasant is brewing, it will happen soon
=Trouble is brewing/ There is trouble brewing
There is difficulty, danger, or unrest fermenting or expected to arise in the future
در آستانه ی انجام کاری بودن
About to

بپرس