on the periphery

پیشنهاد کاربران

On/at the periphery - meaning: a marginal or secondary position in, or aspect of, a group, subject, or sphere of activity.
موقعیت حاشیه ای یا فرعی در یک گروه، موضوع یا حوزه فعالیتی ( داشتن ) ؛ در حاشیه ( بودن ) ؛موقعیت جانبی ( داشتن ) ؛ در متن قضایا نبودن؛ پیرامون ( چیزی بودن )
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
Geographically, the UK is on the periphery of Europe.
از نظر جغرافیایی، انگلستان در حاشیه اروپا قرار دارد.
Example 2: 👇
The breezy, colourful days of fall are well past, but winter is still hanging on the periphery.
روزهای پر از نسیم و رنگارنگ پاییز کاملاً گذشته اند اما زمستان همچنان در حاشیه است.
Example 3: 👇
The headquarters is a holding company in that it serves as a profit centre and does not otherwise direct activities at the periphery.
دفتر مرکزی یک شرکت هلدینگ است که به عنوان یک مرکز انتفاعی عمل می کند و فعالیت های جانبی را هدایت نمی کند.
Example 4: 👇
Now she was standing at the periphery of the crowd, wondering whether Cantor would even open the envelope she was clutching.
حالا او در پیرامونِ جمعیت ایستاده بود و به این فکر می کرد که آیا کانتور پاکتی که محکم در دست گرفته بود را باز می کند.

on the periphery
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/on-at-the-periphery-of-something

بپرس