on the off chance

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: with the very slight likelihood; against the faint hope.

- Let's go to the airport now on the off chance that the plane will arrive on time.
[ترجمه متین] بیاید الان بریم فرودگاه بلکه شاید هواپیما به موقع برسه
|
[ترجمه گوگل] بیایید در فرصتی که هواپیما به موقع می رسد، به فرودگاه برویم
[ترجمه ترگمان] حالا اجازه دهید به فرودگاه برویم تا مطمئن شویم که هواپیما به موقع خواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

1. 🔹 معنی دقیق
English:
If you do something on the off chance, you do it even though it’s unlikely to succeed, just in case it works.
Off - chance by itself = a small/unlikely possibility.
...
[مشاهده متن کامل]

فارسی:
�on the off chance� یعنی به امیدِ خیلی کم یا شانسی امتحان کردن، با اینکه می دونی احتمال موفقیت پایینه.
�off - chance� = احتمال ضعیف / خیلی بعید.
- - -
2. 🔹 معادل های فارسی
رسمی:
به امید احتمال ضعیف
در صورت امکان اندک
در صورت وجود شانس کم
محاوره ای:
گفتم شاید جواب بده
شانسی امتحان کردم
به این امید واهی
گفتم شاید یه درصد
- - -
3. 🔹 مثال ها
1 ) زندگی روزمره
English: I didn’t really expect her to be at home. I just called on the off chance.
فارسی رسمی: واقعاً انتظار نداشتم خانه باشد؛ فقط به امید احتمال ضعیفی تماس گرفتم.
( خیابونی: زنگ زدم، گفتم شاید خونه باشه. )
- - -
2 ) کار
English: He sent his CV to the company on the off chance that they might have a vacancy.
فارسی رسمی: او رزومه اش را به امید احتمال کمی که شاید موقعیتی خالی داشته باشند فرستاد.
( خیابونی: رزومه رو فرستاد، گفتم شاید کار داشته باشن. )
- - -
3 ) سفر
English: We packed our swimsuits on the off chance the hotel had a pool.
فارسی رسمی: مایوهایمان را به امید این احتمال ضعیف که هتل استخر داشته باشد برداشتیم.
( خیابونی: مایو برداشتیم، گفتم شاید هتل استخر داشته باشه. )
- - -
4 ) علمی / تحقیق
English: The researchers tested the sample on the off chance of finding new evidence.
فارسی رسمی: پژوهشگران نمونه را به امید احتمال کمی برای یافتن شواهد جدید آزمایش کردند.
( خیابونی: تست کردن، شاید یه چیز تازه دربیاد. )
- - -
5 ) رمانتیک
English: He went to the caf� on the off chance she might be there.
فارسی رسمی: او به کافه رفت، به امید احتمال کمی که شاید او آنجا باشد.
( خیابونی: رفت کافه، گفتم شاید بیاد. )
- - -
4. 🔹 اصطلاحات و collocationهای مرتبط
just in case → برای احتیاط / محض احتیاط
slim chance → احتمال ضعیف
outside chance → احتمال خیلی کم
long shot → کار پرریسک / احتمال خیلی کم موفقیت

برای خالی نبودن عریضه
برای روز مبادا، شاید روزی، یک روزی، یک وقتی، خدا را چه دیدی.
به فرض محال
Because you hope you will do or find sth or someone even if you don't think success is very likely
/Idiom in use/
On the off chance
به امیدی که، امید به اینکه ، مشتاقانه به امید اینکه ، دل رو صابون زدیم که!
if you do something on the off chance, you do it hoping for a particular result, although you know it is not likely
https://www. ldoceonline. com/
همینجوری یه تیری در تاریکی زدن با احتمال کم
کاری رو انجام بدی وقتی احتمال کمی می دی که نتیجه ی خاصی داشته باشه
شانس خود را امتحان کردن
با این احتمال کم که…؛ بدون احتمال دادن
یک در هزار ( اگه ) . . .
اگه خیلی خوش شانس باشیم. .
شانس بیاریم. . .
شانسکی
( به احتمال خیلی کم ) اشاره به درصد پایین احتمال وقوع یک امر دارد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)