on the market
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
### ۱. قابل خرید/فروش ( برای کالاها و خدمات )
- مثال: "The new iPhone is now on the market. "
- ترجمه: �آیفون جدید اکنون در بازار موجود است. �
- توضیح: زمانی که یک محصول برای فروش عرضه شده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
### ۲. مجرد و آماده برای رابطه ( در مورد افراد )
- مثال: "After her breakup, she's back on the market. "
- ترجمه: �بعد از جدایی، او دوباره مجرد و آزاد است. �
- توضیح: اصطلاح عامیانه برای فردی که در رابطه نیست.
### ۳. در دسترس برای فروش ( در مورد املاک )
- مثال: "Their house has been on the market for six months. "
- ترجمه: �خانه آنها شش ماه است که برای فروش گذاشته شده. �
- توضیح: در بازار مسکن، وقتی ملکی برای فروش عرضه شده باشد.
### ۴. در جستجوی کار ( در بازار کار )
- مثال: "As a freelance designer, I'm always on the market for new projects. "
- ترجمه: �به عنوان یک طراح فریلنسر، همیشه در جستجوی پروژه های جدید هستم. �
- توضیح: زمانی که فرد به دنبال فرصت های شغلی باشد.
### ۵. در بازار سهام ( برای اوراق بهادار )
- مثال: "These bonds will be on the market next week. "
- ترجمه: �این اوراق بهادار هفته آینده در بازار عرضه می شوند. �
- توضیح: در مورد اوراق مالی که برای معامله عرضه شده اند.
- - -
تفاوت با "Off the Market":
- "The product was taken off the market" → �محصول از بازار جمع آوری شد�
- "He's off the market now" → �او دیگر آزاد نیست ( در رابطه است ) �
deepseek
- مثال: "The new iPhone is now on the market. "
- ترجمه: �آیفون جدید اکنون در بازار موجود است. �
- توضیح: زمانی که یک محصول برای فروش عرضه شده باشد.
... [مشاهده متن کامل]
### ۲. مجرد و آماده برای رابطه ( در مورد افراد )
- مثال: "After her breakup, she's back on the market. "
- ترجمه: �بعد از جدایی، او دوباره مجرد و آزاد است. �
- توضیح: اصطلاح عامیانه برای فردی که در رابطه نیست.
### ۳. در دسترس برای فروش ( در مورد املاک )
- مثال: "Their house has been on the market for six months. "
- ترجمه: �خانه آنها شش ماه است که برای فروش گذاشته شده. �
- توضیح: در بازار مسکن، وقتی ملکی برای فروش عرضه شده باشد.
### ۴. در جستجوی کار ( در بازار کار )
- مثال: "As a freelance designer, I'm always on the market for new projects. "
- ترجمه: �به عنوان یک طراح فریلنسر، همیشه در جستجوی پروژه های جدید هستم. �
- توضیح: زمانی که فرد به دنبال فرصت های شغلی باشد.
### ۵. در بازار سهام ( برای اوراق بهادار )
- مثال: "These bonds will be on the market next week. "
- ترجمه: �این اوراق بهادار هفته آینده در بازار عرضه می شوند. �
- توضیح: در مورد اوراق مالی که برای معامله عرضه شده اند.
- - -
تفاوت با "Off the Market":
- "The product was taken off the market" → �محصول از بازار جمع آوری شد�
- "He's off the market now" → �او دیگر آزاد نیست ( در رابطه است ) �
یک اصطلاح به معنی در بازار بودن
یه اصلاح هم هست که دختر مجرد ازش استفاده میکنه تو لهجه استرالیایی شنیدم.
در دسترس خریدِ عموم ( = available for people to buy )
در معرض فروش
علاوه بر معانی فوق ( موجود در بازار برای خرید یا فروش ) این جمله یک اصطلاح است;
و بیشتر دخترها ازش استفاده میکنند
وقتی میگن I'm on the market یعنی من مجردم و فعلا با هیچکس تو رابطه جدی نیستم.
و بیشتر دخترها ازش استفاده میکنند
وقتی میگن I'm on the market یعنی من مجردم و فعلا با هیچکس تو رابطه جدی نیستم.
جمله :
I want to buy this watch but it isn't on the market
= I want to buy this watch but it isn't available in shops and stores
ترجمه : من می خوام این ساعت رو بخرم اما در بازار موجود نیست
ترجمه : من می خوام این ساعت رو بخرم اما در بازار موجود نیست
قرار داشتن برای فروش
در دسترس برای فروش
( موجود ) در بازار
آماده برای خرید ، به طور حاضر و آماده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)