به طور فعال در حال جستجو یا دقت به چیزی یا کسی برای یافتن یا متوجه شدن سریع آن.
نماد توجه، هوشیاری یا آمادگی برای استفاده از یک فرصت یا جلوگیری از مشکل است
... [مشاهده متن کامل]
مترادف: Searching for, keeping an eye out for, watching for, hunting for.
مثال؛
آنها عموماً به دنبال افراد نابغه هستند
درحال پیداکردن. . . .
در شرف پیداکردن. . . .
در شرف پیداکردن. . . .
گوش به زنگ بودن، در کمین بودن، منتظر بودن
مترصد بودن