on the job training

جمله های نمونه

1. Objective. To investigate the effect and sustainability of "on the job training" on the reaction to sudden back loading among employees at a geriatric ward.
[ترجمه گوگل]هدف، واقعگرایانه بررسی تأثیر و پایداری «آموزش در حین کار» بر واکنش به بارگذاری ناگهانی از عقب در میان کارکنان بخش سالمندان
[ترجمه ترگمان]هدف برای بررسی تاثیر و پایداری \"آموزش شغلی\" در واکنش به بار کردن ناگهانی در میان کارکنان در یک بخش geriatric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Take on positions that offer on the job training or pay for courses related to the business.
[ترجمه گوگل]در موقعیت هایی قرار بگیرید که آموزش در حین کار ارائه می دهند یا برای دوره های مرتبط با کسب و کار پول پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]شرایطی را در نظر بگیرید که آموزش شغلی را پیشنهاد کرده و یا برای دوره های مربوط به کسب وکار پول پرداخت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The company will provide on the job training at China sites and sales training Beijing, Shanghai or Tianjin for 6-12 months.
[ترجمه گوگل]این شرکت به مدت 6 تا 12 ماه آموزش های شغلی را در سایت های چین و آموزش فروش در پکن، شانگهای یا تیانجین ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]این شرکت آموزش شغلی در مناطق چین و آموزش فروش پکن، شانگهای یا تیانجین را به مدت ۶ تا ۱۲ ماه ارائه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Identifies training needs, plan training activities, carries out on the job training follows up to ensure effectiveness.
[ترجمه گوگل]نیازهای آموزشی را شناسایی می‌کند، فعالیت‌های آموزشی را برنامه‌ریزی می‌کند، آموزش در حین کار را برای اطمینان از اثربخشی پیگیری می‌کند
[ترجمه ترگمان]شناسایی نیازهای آموزشی، برنامه ریزی فعالیت های آموزشی، انجام آموزش شغلی به دنبال کسب اطمینان از اثربخشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On the job training will bring out experience.
[ترجمه گوگل]آموزش در حین کار تجربه را به ارمغان می آورد
[ترجمه ترگمان]آموزش شغلی تجربه را به همراه خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She continued in that vein speaking to supporters in Youngstown, Ohio, Tuesday night, saying Americans cannot afford someone who needs what she called "on the job training.
[ترجمه گوگل]او سه‌شنبه شب با حامیانش در یانگ‌تاون، اوهایو صحبت کرد و گفت که آمریکایی‌ها نمی‌توانند کسی را بخرند که به آنچه او «آموزش در کار» می‌خواند نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]او در ادامه سخنرانی خود با طرفدارانش در Youngstown، اوهایو، سه شنبه شب ادامه داد و گفت که آمریکایی ها نمی توانند از عهده کسی بربیایند که به آنچه که او \"آموزش شغلی\" می نامد، نیاز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. So tell me about on the job training .
[ترجمه گوگل]بنابراین در مورد آموزش در حین کار به من بگویید
[ترجمه ترگمان]پس در مورد آموزش شغلی به من بگویید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Hey, I'm all about on the job training.
[ترجمه گوگل]هی، من تماماً مشغول آموزش کار هستم
[ترجمه ترگمان] هی، من فقط دارم تمرین رو انجام میدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With on the job training the workers train on the new computerize machines.
[ترجمه گوگل]با آموزش حین کار، کارگران بر روی ماشین های کامپیوتری جدید آموزش می بینند
[ترجمه ترگمان]کارگران با آموزش شغلی، بر روی ماشین های computerize جدید آموزش می بینند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You would not have time for on the job training, my friend.
[ترجمه گوگل]دوست من، شما برای آموزش در محل کار وقت نخواهید داشت
[ترجمه ترگمان]دوست من، وقت تمرین را نداشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We don't have time for on the job training.
[ترجمه گوگل]ما برای آموزش در حین کار وقت نداریم
[ترجمه ترگمان]ما برای آموزش شغلی وقت نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Long hard years of on the job training had brought them to their competence; bring water to the boiling point.
[ترجمه گوگل]سالهای طولانی و سخت آموزش در محل کار، آنها را به شایستگی خود رسانده بود آب را به نقطه جوش برسانید
[ترجمه ترگمان]سال های سخت کار در زمینه آموزش شغلی آن ها را به صلاحیت خود رسانده بود؛ آب را به نقطه جوش بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Develop formal training plans and conducts on the job training to the staff assigned to him.
[ترجمه گوگل]برنامه های آموزشی رسمی را تدوین کرده و به کارکنانی که به او اختصاص داده شده اند، در حین کار آموزش می دهد
[ترجمه ترگمان]برنامه های آموزشی رسمی را توسعه دهید و آموزش شغلی را به کارکنان محول کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The ' On the Job Training for People with Disabilities' programme was implemented to encourage employers to offer job opportunities to the disabled.
[ترجمه گوگل]برنامه "آموزش در محل کار برای افراد دارای معلولیت" به منظور تشویق کارفرمایان به ارائه فرصت های شغلی به معلولان اجرا شد
[ترجمه ترگمان]برنامه آموزش شغلی برای افراد دارای معلولیت، برای تشویق کارفرمایان به ارائه فرصت های شغلی به افراد معلول، اجرا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[صنعت] آموزش حین خدمت

انگلیسی به انگلیسی

• being trained for a position while working in that position

پیشنهاد کاربران

آموزش ضمن خدمت
آموزش حین خدمت
training while working; at work.
آموزش حین کار
آموزش کاری، آموزش همزمان با کار، آموزش در محل کار
آموزش ضمن خدمت - آموزش ضمن کار

بپرس