on the face of it


ظاهرا، تا آنجایی که از ظواهر برمی آید، در نظر اول

جمله های نمونه

1. On the face of it, their marriage seems an improbable alliance.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، ازدواج آنها یک اتحاد غیرمحتمل به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]با توجه به این ازدواج، ازدواج آن ها یک وصلت غیر محتمل به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On the face of it, it seems like a great deal.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، به نظر می رسد یک معامله بزرگ است
[ترجمه ترگمان]، با توجه به این موضوع به نظر خیلی زیاد میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It looks, on the face of it, like a minor change in the regulations.
[ترجمه Behnaz] ظاهرا اون مثل یک تغییر کوچک در مقررات به نظر می رسد.
|
[ترجمه گوگل]ظاهراً به نظر یک تغییر جزئی در مقررات است
[ترجمه ترگمان]در چهره آن، مانند یک تغییر کوچک در مقررات، به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the face of it, he seems to be telling the truth though I suspect he's hiding something.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، به نظر می رسد که او حقیقت را می گوید، اگرچه من گمان می کنم که او چیزی را پنهان می کند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد دارد حقیقت را می گوید، اگرچه گمان می کنم چیزی را پنهان کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is, on the face of it, difficult to see how the West could radically change its position.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، دشوار است که ببینیم غرب چگونه می تواند موضع خود را به شدت تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]به سختی می توان دید که غرب چطور می تواند موقعیت خود را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the face of it, his suggestion makes sense.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، پیشنهاد او منطقی است
[ترجمه ترگمان]در مواجهه با آن، پیشنهاد او منطقی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. On the face of it, this story seems unconvincing.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، این داستان قانع کننده به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]در مقابل آن، این داستان غیرقابل قبول به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What may, on the face of it, seem obvious often turns out to be far more complicated.
[ترجمه گوگل]آنچه ممکن است در ظاهر بدیهی به نظر برسد، اغلب به مراتب پیچیده‌تر است
[ترجمه ترگمان]آنچه ممکن است در مواجهه با آن آشکار باشد، اغلب پیچیده به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. On the face of it, the document seemed genuine.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، سند واقعی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]روی آن سند، سند واقعی به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On the face of it, this seems like a perfectly good idea -- we must wait and see if it turns out well.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، این یک ایده کاملاً خوب به نظر می رسد - باید منتظر بمانیم و ببینیم که آیا نتیجه خوبی حاصل می شود یا خیر
[ترجمه ترگمان]بر روی آن، این فکر خیلی خوبی به نظر می رسد - باید صبر کنیم و ببینیم خوب می شود یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. On the face of it, these fears are groundless.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، این ترس ها بی اساس هستند
[ترجمه ترگمان]در مواجهه با آن، این ترس ها بی پایه و اساس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Last Saturday night was not, on the face of it, a roaring success.
[ترجمه گوگل]شنبه شب گذشته، در ظاهر، موفقیت بزرگی نبود
[ترجمه ترگمان]شنبه شب، نه روی چهره آن، یک موفقیت غران بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the face of it the comparison is almost ludicrous, so great has been the progress in computer technology.
[ترجمه گوگل]در ظاهر این مقایسه تقریباً مضحک است، بنابراین پیشرفت در فناوری رایانه بسیار عالی بوده است
[ترجمه ترگمان]در مواجهه با آن، این مقایسه مضحک است، بنابراین پیشرفت در تکنولوژی کامپیوتر زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is, on the face of it, a very considerable offer.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، این یک پیشنهاد بسیار قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]بر چهره آن یک پیشنهاد قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• as far as can be seen, apparently, at first glance

پیشنهاد کاربران

از قرار معلوم
با یک نگاه اجمالی
اینجور که به نظر میاد
On the face of it , we don't have anything to eat. I'm going to buy some treats
۱ -
used when you are describing how a situation seems on the surface
در ظاهر
On the face of it, it seems like a bargain, but I bet there are hidden costs
۲ -
when first considered
در نگاه اول
The story seems simple on the face of it, but it’s really pretty complicated
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/on-the-face-of-it
We use the phrase on the face of it to say how a situation seems when we don’t know all the facts
. For example : On the face of it, it seems like a really good offer, but I think we need to look into it
...
[مشاهده متن کامل]

در ظاهر ، در نگاه اول ، به نظر ، ظاهراً ، انگار ؛ پیشنهاد خیلی خوبی به نظر میرسه ، اما فکر میکنم باید تر توش ( بررسیش کنیم ) رو در بیاریم .
@لَنگویچ

باتوجه به ظاهر چیزی ، در نگاه اول اینجوری به نظر میرسه
در مواجهه با آن
ظاهرا
علی الظاهر
علی الظاهر، apparently

بپرس