در حاشیه. . . نزدیک به. . .on the fringes/fringe ( of something )در لبه پرتگاه ( خصوصآ درمورد زندگی بکار می رود )در استانه، در مرزSome scares animals are on the edge of extinction . ( در معرض ، در شرف ) On the edge of فعل ingدر شرف+ عکس و لینک