مثال؛
I can’t answer your call right now because I’m on the clock.
الان نمی توانم به تماس ات پاسخ بدهم چون مشغول به کارم ( ساعت کاری ام فعال است ) .
Employees must punch in when they are on the clock.
... [مشاهده متن کامل]
کارکنان باید زمانی که مشغول به کار هستند کارت ساعت ورود بزنند.
Even during breaks, he stayed on the clock and kept working.
حتی در زمان استراحت هم ساعت کاری اش فعال بود و به کار ادامه داد.
الان نمی توانم به تماس ات پاسخ بدهم چون مشغول به کارم ( ساعت کاری ام فعال است ) .
... [مشاهده متن کامل]
کارکنان باید زمانی که مشغول به کار هستند کارت ساعت ورود بزنند.
حتی در زمان استراحت هم ساعت کاری اش فعال بود و به کار ادامه داد.
وقت نداریم، زود باش
۱ - حین انجام وظیفه
performing duties
Being on duty
۲ - از نظر زمانی در مضیقه بودن، کم بودن وقت، وقت نداشتن
To have a limited amount of time to accomplish something
۲ - از نظر زمانی در مضیقه بودن، کم بودن وقت، وقت نداشتن
سر کار، حین کار، حین وظیفه