on tap


1- (آبجو و غیره) در بشکه (و آماده ی بیرون کشیدن و خوردن)، بشکه(ای)، 2- در دسترس، در اختیار، مهیا، شیردار، سورا  دار، اماده کشیدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: ready to be served from a cask, as beer or ale.

(2) تعریف: readily available for use or service; on hand.

- We have several new products on tap.
[ترجمه گوگل] ما چندین محصول جدید داریم
[ترجمه ترگمان] ما چندین محصول جدید در اختیار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The pub has two sorts of beer on tap .
[ترجمه گوگل]میخانه دو نوع آبجو دارد
[ترجمه ترگمان]میخانه دو نوع آبجو دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The advantage of group holidays is company on tap but time alone if you want it.
[ترجمه گوگل]مزیت تعطیلات گروهی این است که شرکت در جریان است، اما اگر بخواهید وقت خود را تنها بگذارید
[ترجمه ترگمان]مزیت تعطیلات گروهی شرکت در بهره برداری است اما اگر آن را بخواهید تنها زمانی تنها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We've got all the information on tap.
[ترجمه گوگل]ما تمام اطلاعات را روی شیر داریم
[ترجمه ترگمان]همه اطلاعات را از دست دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He has money on tap.
[ترجمه گوگل]او پول در دست دارد
[ترجمه ترگمان] اون توی شیر پول داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Filtered water is always on tap, making it very convenient to use.
[ترجمه گوگل]آب فیلتر شده همیشه در دسترس است و استفاده از آن را بسیار راحت می کند
[ترجمه ترگمان]آب تصفیه شده همیشه در بهره برداری است و استفاده از آن بسیار مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We have this sort of information on tap.
[ترجمه گوگل]ما این نوع اطلاعات را در دست داریم
[ترجمه ترگمان]ما این اطلاعات رو داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We've got all the information permanently on tap on a computer.
[ترجمه گوگل]ما تمام اطلاعات را به صورت دائمی روی یک رایانه دریافت کرده ایم
[ترجمه ترگمان]ما همه اطلاعات رو به طور دائم بر روی کامپیوتر داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There is so much valuable information on tap that the London-based Soviet mission can not cope.
[ترجمه گوگل]اطلاعات بسیار ارزشمندی در دست است که مأموریت شوروی مستقر در لندن نمی تواند از عهده آن برآید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بسیار با ارزشی در مورد بهره برداری از این که ماموریت شوروی مستقر در لندن نمی تواند با آن مقابله کند وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plenty of good food will be on tap for the Memorial Day celebration.
[ترجمه گوگل]برای جشن روز یادبود غذاهای خوب فراوانی در دسترس خواهد بود
[ترجمه ترگمان]غذای خوب زیادی برای جشن روز یادبود وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But there is a third hand on tap helping to protect their dream - that brilliant puppeteer Ray Harford.
[ترجمه گوگل]اما دست سومی وجود دارد که به محافظت از رویای آنها کمک می کند - آن عروسک گردان درخشان ری هارفورد
[ترجمه ترگمان]اما یک دست سوم برای کمک به حفاظت از dream وجود دارد - که puppeteer ری Harford باهوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Electricity and water on tap were unattainable dreams for most, but then, nobody had much time to indulge in dreams.
[ترجمه گوگل]برق و آب در شیر برای اکثر افراد رویاهای دست نیافتنی بود، اما در آن زمان، هیچ کس زمان زیادی برای افراط در رویاها نداشت
[ترجمه ترگمان]بیش از هر چیز، برق و آب وجود داشت، اما بعد، هیچ کس وقت زیادی برای شرکت در رویا نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Attention given or sold would be on tap; either would soothe this barren pain, this aching for contact.
[ترجمه گوگل]توجه داده شده یا فروخته می شود یا این درد بی حاصل، این درد تماس را آرام می کند
[ترجمه ترگمان]توجه داده شده یا به فروش می رسید؛ یا این درد بی آب و علف را تسکین خواهد داد، این درد برای تماس دردناک خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On tap ( of beer, etc ) in a barrel with a tap; on draught.
[ترجمه گوگل]روی شیر (از آبجو، و غیره) در بشکه با یک شیر روی پیش نویس
[ترجمه ترگمان]شیر آب (آب و غیره)در بشکه با شیر آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On tap for 2012 will be a replacement for Buick's again Lucerne.
[ترجمه گوگل]در سال 2012 جایگزینی برای لوسرن دوباره بیوک خواهد بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۲۰۱۲ بهره برداری دوباره از شهر لوسرن در شهر لوسرن، جایگزین خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

دم دست - حی و حاضر
مثال؛
We have a wide range of drinks on tap at the bar.
A person might say, “I have a lot of creative ideas on tap for this project. ”
Another might ask, “Do you have any information on tap about the upcoming event?”
on tab :
available
یک اصطلاح است در شما امریکا به معنی: طبق برنامه عمل کردن یا ظاهر شدن ( on schedule to occur. ) . مثال:
some fed speakers are on tap this week یعنی برخی سخنرانان بانک فدرال قرار است این هفته ظاهر شوند.
اماده و در دسترس

بپرس