as someone's burden, responsibility, or misfortunبار مسئولیت انجام کاری که معمولا انجام آن سخت است . مثلا Sam's got kill/capture order on your head سم مسئولیت دستگیری و کشتن رو ، روی دوش تو گذاشته ( به تو سپرده )+ عکس و لینک