on record


ثبت شده، رسما اعلام شده

جمله های نمونه

1. Last summer was the wettest on record.
[ترجمه گوگل]تابستان گذشته مرطوب ترین تابستان تاریخ بود
[ترجمه ترگمان] تابستون گذشته بیشتر و تیره تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. All the important events are on record.
[ترجمه گوگل]همه وقایع مهم ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]همه رویداده ای مهم در حال ثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It was the hottest July on record.
[ترجمه گوگل]گرم ترین جولای تاریخ بود
[ترجمه ترگمان]این گرم ترین ماه جولای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The mayor went on record as opposing a tax raise.
[ترجمه گوگل]شهردار با افزایش مالیات مخالفت کرد
[ترجمه ترگمان]شهردار به عنوان مخالفت با افزایش مالیات ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She is on record as saying that she once took drugs.
[ترجمه گوگل]او سابقه دارد که می گوید یک بار مواد مخدر مصرف کرده است
[ترجمه ترگمان]داره ضبط می شه که میگه یه بار مواد مصرف کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The police kept his name on record.
[ترجمه گوگل]پلیس نام او را حفظ کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس نام خود را ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is the latest public figure to go on record about corruption in politics.
[ترجمه گوگل]او آخرین چهره عمومی است که در مورد فساد در سیاست ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]او آخرین فرد دولتی است که در مورد فساد در سیاست صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was one of the hottest Augusts on record.
[ترجمه گوگل]یکی از داغ ترین اوت های ثبت شده بود
[ترجمه ترگمان] یکی از the رکورد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Everything that is said between them will go on record.
[ترجمه گوگل]تمام آنچه بین آنها گفته می شود ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که بین آن ها گفته می شود به رکورد خود ادامه خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It's the shortest election campaign on record.
[ترجمه گوگل]این کوتاه ترین کمپین انتخاباتی تاریخ است
[ترجمه ترگمان]این کوتاه ترین کمپین انتخاباتی در زمینه سابقه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The practice is to keep on record any analysis of samples.
[ترجمه گوگل]عمل این است که هر گونه تجزیه و تحلیل از نمونه ها را ثبت کنید
[ترجمه ترگمان]کار این است که هر نوع تجزیه و تحلیل نمونه ها را ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Chancellor is on record as saying that the increase in unemployment is 'a price worth paying' to keep inflation down.
[ترجمه گوگل]صدراعظم آلمان گفته است که افزایش بیکاری «بهایی ارزش پرداخت» برای پایین نگه داشتن تورم است
[ترجمه ترگمان]صدراعظم در حال ثبت است و می گوید که افزایش بیکاری بهایی است که ارزش آن را دارد که تورم را پایین نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I should like to place on record my sincere thanks to all those who have given support.
[ترجمه گوگل]مایلم صمیمانه تشکر کنم از همه کسانی که حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد همه کسانی را که از من حمایت کرده اند در جای خود ثبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She is on record as saying that teachers are under too much pressure.
[ترجمه گوگل]او گفته است که معلمان بیش از حد تحت فشار هستند
[ترجمه ترگمان]او در حال ضبط است و می گوید معلمان تحت فشار زیادی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• to be quoted; recorded, set down in writing

پیشنهاد کاربران

رسماً
We would like to place on record our sincere thanks to Brendan Rodgers
مایلیم تا رسماً تقدیر صمیمانه خود از برندان راجرز را به جا آوریم.
on ( the ) record:
( رسماً ) ثبت شده، مدون، وارد ( دفتر ) شده
منبع: هزاره
on record

بپرس