on principle


به خاطر اصول اخلاقی (یا عقیدتی)، از نظر اصولی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: according to one's principles.

جمله های نمونه

1. He refused on principle to agree to the terms of the treaty.
[ترجمه گوگل]او اصولاً از موافقت با مفاد معاهده امتناع کرد
[ترجمه ترگمان]او از اصولی برای موافقت با شرایط پیمان خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He doesn't invest in the arms industry on principle.
[ترجمه Mary-hb] بخاطر اصول اخلاقی، در صنعت اسلحه سازی سرمایه گذاری نمی کند
|
[ترجمه گوگل]او اصولاً در صنعت اسلحه سرمایه گذاری نمی کند
[ترجمه ترگمان]او در صنعت اسلحه روی اصول سرمایه گذاری نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's opposed to abortion on principle.
[ترجمه گوگل]او اصولاً با سقط جنین مخالف است
[ترجمه ترگمان]اون مخالف سقط جنین در اصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He would vote against it on principle.
[ترجمه گوگل]او در اصل به آن رای منفی خواهد داد
[ترجمه ترگمان]او در اصل به آن رای خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He drank hot milk every night on principle.
[ترجمه گوگل]اصولاً هر شب شیر گرم می خورد
[ترجمه ترگمان]هر شب شیر داغ می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She'd never ask to borrow money, on principle.
[ترجمه گوگل]اصولاً او هرگز درخواست قرض گرفتن پول نمی کند
[ترجمه ترگمان]او هرگز نخواسته بود از روی اصل پول قرض بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Government have capitulated on principle, but they have made a terrible mess of translating the principle into practice.
[ترجمه گوگل]دولت بر اساس اصول تسلیم شده است، اما در تبدیل این اصل به عمل، آشفتگی وحشتناکی ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت در اصل تسلیم شده است، اما این اصول را به طور وحشتناکی تبدیل به عمل به عمل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Standing on principle does not involve risks to human relationships.
[ترجمه گوگل]پایبندی به اصول، خطری برای روابط انسانی ندارد
[ترجمه ترگمان]ایستادن بر روی اصل شامل خطراتی در رابطه با روابط انسانی نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He never had his own desk on principle, as he said all desks had chains attached. Too true.
[ترجمه گوگل]او اصولاً هرگز میز خود را نداشت، زیرا می‌گفت همه میزها زنجیر بسته بودند بیش از حد درست است
[ترجمه ترگمان]او هیچ وقت میز خود را روی اصل نداشت، همان طور که گفته بود همه میزها به زنجیر بسته شده اند خیلی هم حقیقت داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The old Polly, the young Polly, would on principle never have shaved her legs.
[ترجمه گوگل]پولی پیر، پولی جوان، اصولاً هرگز پاهایش را نمی تراشید
[ترجمه ترگمان]خاله جان پولی، خاله جان پولی، از اصل و نسب، هرگز پاهایش را اصلاح نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The general rule, as above stated, seems on principle just.
[ترجمه گوگل]قاعده کلی، همانطور که در بالا ذکر شد، در اصل عادلانه به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]قاعده کلی، همانطور که در بالا بیان شد، تنها در اصل به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He was therefore resigning on principle.
[ترجمه گوگل]بنابراین او اصولاً استعفا می داد
[ترجمه ترگمان]او در نتیجه از روی اصول استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On principle I am against owning too many establishments dealing in the same merchandise in the one town.
[ترجمه گوگل]اصولاً من مخالف داشتن موسسات بسیار زیادی هستم که با یک کالا در یک شهر معامله می کنند
[ترجمه ترگمان]در اصل، من با داشتن تعداد زیادی تشکیلات در یک شهر در یک شهر درگیر هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Methods The sensor is based on principle of the two-fiber optical interferometer and the temperature modulation function on phase with the help of CCD image sensor and computer system.
[ترجمه گوگل]روش ها سنسور بر اساس اصل تداخل سنج نوری دو فیبر و عملکرد مدولاسیون دما در فاز با کمک سنسور تصویر CCD و سیستم کامپیوتری است
[ترجمه ترگمان]روش ها سنسور بر پایه اصل نوری دو فیبر نوری و تابع مدولاسیون دما در فاز با کمک سنسور تصویر و سیستم کامپیوتری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The interpolation algorithm a parabola based on principle of one by one comparison is pro - posed.
[ترجمه گوگل]الگوریتم درون یابی سهمی بر اساس اصل مقایسه یک به یک ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]الگوریتم درون یابی یک سهمی در اصل یک با یک مقایسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• as a rule, according to a general habit

پیشنهاد کاربران

because of rules or beliefs that influence your actions
If you refuse to do something on principle, you refuse to do it because of a particular belief that you have.
i wont go there on principle
عقیدم این هستش که نرم

بپرس