On one’s/someone’s shoulders – meaning: being something that is someone's to deal with. مسئولیت چیزی بر عهده ی کسی بودن؛ قبول مسئولیت؛ به گردن گرفتن کاری؛ پذیرفتن کاری که انجام شده است یا قرار است انجام شود؛ بر دوش کسی بودن ... [مشاهده متن کامل]
Example 1: 👇 1. The burden of proof is on his shoulders. مسئولیتِ ( بارِ ) اثبات بر دوش اوست ( بر عهده ی اوست ) . Example 2: 👇 The responsibility for the failure falls on her shoulders. مسئولیت شکست بر دوش او است. Example 3: 👇 LUBOV: Why do you look like that? Are you ill? I think you ought to go to bed. . . . FIERS: Yes. . . [With a smile] I’ll go to bed, and who’ll hand things round and give orders without me? I’ve the whole house on my shoulders. * The Cherry Orchard - a play by Anton Chekhov لوبوف: چرا اینطور به نظر میرسی؟ مریضی؟ فکر کنم باید بری بخوابی. . . فیرز: بله. . . [با لبخند] من اگه به رختخواب برم، چه کسی بدون من چیزا رو جمع می کنه و دستور ای لازم رو میده؟ مسئولیت تمام کارایِ خونه، رو دوشِ منه. گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #باغ آلبالو، # اثر آنتون چخوف