on one's toes

/ɑn wʌnz toʊz//ɒn wʌnz təʊz/

(عامیانه) هشیار، (فکرا یا جسما) آماده، گوش به زنگ

انگلیسی به انگلیسی

• ready and waiting

پیشنهاد کاربران

محتاط، دقیق، مواظب هوشیار، حواس جمع
هوشیار بودن
مثال. be on your toes . هوشیار باشید. مرافب باشید
On sb toes /on one's toes
محتاط ، با احتیاط

بپرس