on licence

پیشنهاد کاربران

🔸 **معادل فارسی:**
آزاد به قیدِ تعهد / آزادی مشروط / مرخصی نظارتی پس از زندان
در زبان محاوره ای:
یعنی فرد از زندان آزاد شده، اما هنوز کاملاً آزاد نیست و باید تحت شرایط خاصی زندگی کنه؛ اگر قوانین رو نقض کنه، دوباره به زندان برمی گرده.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( حقوقی – نظام کیفری بریتانیا ) :**
دوره ای پس از آزادی زندانی که فرد باید طبق شرایط خاصی ( مثل گزارش دادن به مأمور مراقبت، سکونت در مکان مشخص، و عدم تماس با قربانیان ) زندگی کند.
مثال: He served half his sentence in prison and the rest on licence.
او نیمی از محکومیتش را در زندان و بقیه را در آزادی مشروط گذراند.
2. ** ( کاربرد کلی تر ) :**
نوعی آزادی کنترل شده که در آن فرد هنوز زیر نظر مقامات است و در صورت تخلف، دوباره زندانی می شود.
مثال: The prisoner was released on licence after showing good behavior.
زندانی به دلیل رفتار خوب با آزادی مشروط آزاد شد.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
parole – probation – conditional release – supervised release
- - -
🔸 **نکته ی فرهنگی و اضافی:**
در سیستم قضایی بریتانیا، محکومیت های طولانی معمولاً به دو بخش تقسیم می شوند:
* **Custodial term** ( مدت واقعی زندان )
* **Licence period** ( دوره ی آزادی تحت نظارت )