on guard

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: alert and prepared.
مترادف: alert, attentive, careful, cautious, heedful, mindful, observant, vigilant, wary, watchful
مشابه: awake

- He is always on guard for intruders.
[ترجمه گوگل] او همیشه مراقب مزاحمان است
[ترجمه ترگمان] همیشه مراقب intruders است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Two soldiers must be on guard all night.
[ترجمه کوروش شفیعی] دو سرباز بایستی تمام شب را پاس/نگهبانی بدهند.
|
[ترجمه گوگل]دو سرباز باید تمام شب نگهبان باشند
[ترجمه ترگمان]دو نفر باید تمام شب کشیک بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Put none but Americans on guard tonight.
[ترجمه گوگل]امشب جز آمریکایی ها کسی را نگهبان نگذارید
[ترجمه ترگمان] امشب به جز آمریکایی ها کاری نداشته باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Several police officers were on guard outside the factory.
[ترجمه گوگل]چند افسر پلیس بیرون کارخانه نگهبانی می دادند
[ترجمه ترگمان]چندین افسر پلیس در خارج از این کارخانه نگهبانی می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Who was on guard the night the fire broke out?
[ترجمه گوگل]شبی که آتش گرفت چه کسی نگهبانی داشت؟
[ترجمه ترگمان]کی نگهبان شب بود که آتش خاموش شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He is constantly on guard against any threat of humiliation.
[ترجمه گوگل]او دائماً در برابر هرگونه تهدید تحقیر آمیز مراقب است
[ترجمه ترگمان]او پیوسته در مقابل هرگونه تهدید و تحقیر قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The rancher must always be on guard against the dangers that nature can create.
[ترجمه گوگل]دامدار باید همیشه مراقب خطراتی باشد که طبیعت می تواند ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]The باید همواره مراقب خطراتی باشد که طبیعت می تواند ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anyway after that he put Raimundo on guard with a gun.
[ترجمه گوگل]به هر حال پس از آن او رایموندو را با اسلحه نگهبانی داد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، بعد از آن، با یک تفنگ به او حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two sentries armed with sword and halberd stood on guard.
[ترجمه گوگل]دو نگهبان مسلح به شمشیر و هالبرد در نگهبانی ایستادند
[ترجمه ترگمان]دو نگهبان مسلح با شمشیر و halberd به نگهبانی ایستاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The lone, unarmed, constable on guard could only close the polling station.
[ترجمه گوگل]پاسبان تنها، غیرمسلح و نگهبان فقط توانست حوزه رای گیری را ببندد
[ترجمه ترگمان]تنها یک پاسبان تنها و غیر مسلح تنها می توانست محل رای گیری را ببندد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Eleven thousand policeman and five thousand soldiers are on guard throughout the city for the duration.
[ترجمه گوگل]یازده هزار پلیس و پنج هزار سرباز در سراسر شهر در طول مدت نگهبانی دارند
[ترجمه ترگمان]یازده هزار مامور پلیس و پنج هزار سرباز برای مدت کوتاهی در سراسر شهر نگهبانی می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Itsukushima On guard against the harbour fish, a dozen anglers line the quay.
[ترجمه گوگل]Itsukushima در حال مراقبت از ماهی بندر، دوازده ماهیگیر در اسکله صف کشیده اند
[ترجمه ترگمان]در مقابل ماهی های بندر، دوازده نفر از line اسکله فاصله داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Women in particular should be on guard against apologizing for themselves indirectly by this sort of tentative behaviour.
[ترجمه گوگل]به ویژه زنان باید مراقب باشند که از عذرخواهی غیرمستقیم خود با این نوع رفتارهای آزمایشی جلوگیری کنند
[ترجمه ترگمان]به ویژه زنان باید در برابر عذرخواهی از خودشان به طور غیر مستقیم از طریق این رفتار آزمایشی محافظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Hogan was on guard the night the prisoners escaped.
[ترجمه گوگل]شبی که زندانیان فرار کردند هوگان نگهبان بود
[ترجمه ترگمان]ون شبی که زندانی ها فرار کردن ون هوگان نگهبان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Soldiers were placed on guard outside newspapers and broadcasting offices.
[ترجمه گوگل]سربازان در بیرون روزنامه ها و دفاتر صدا و سیما نگهبانی داده شدند
[ترجمه ترگمان]سربازان برای نگهبانی در خارج از روزنامه ها و دفاتر پخش مستقر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

گوش به زنگ بودن
آماده باش
هوشیار
مراقب ، هشیار
حالت دفاعی

بپرس