on foot


پیاده، پای پیاده

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: by walking.

- Zach went to school on foot because he missed the bus.
[ترجمه neda] زک پیاده به مدرسه رفت چون اتوبوس رفته بود
|
[ترجمه گوگل] زک پیاده به مدرسه رفت زیرا اتوبوس را از دست داده بود
[ترجمه ترگمان] زک پیاده به مدرسه می رفت چون اتوبوس رو از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Diseases come on horseback, but go away on foot.
[ترجمه گوگل]بیماری ها با اسب می آیند، اما با پای پیاده از بین می روند
[ترجمه ترگمان]بیماری ها با اسب می ایند، اما پیاده می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Misfortunes come on wings and depart on foot.
[ترجمه گوگل]بدبختی ها با بال می آیند و پیاده می روند
[ترجمه ترگمان]به علاوه، به علاوه، به علاوه، به علاوه، به علاوه، به علاوه،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Agues come on horseback but go away on foot.
[ترجمه گوگل]آگ ها سوار بر اسب می آیند اما پیاده می روند
[ترجمه ترگمان]agues سوار اسب می شوند، اما پیاده می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Misforunes come on horseback and go away on foot.
[ترجمه گوگل]بدبختی ها سوار بر اسب می آیند و پیاده می روند
[ترجمه ترگمان]Misforunes سوار اسب می شوند و پیاده می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Misfortune comes on wings and departs on foot.
[ترجمه گوگل]بدبختی با بال می آید و پیاده می رود
[ترجمه ترگمان]بدبختی به بال می آید و پای پیاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Well, I'm not going home on foot, at any rate.
[ترجمه گوگل]خب، من به هیچ وجه پیاده به خانه نمی روم
[ترجمه ترگمان]به هر حال، من پیاده به خانه نمی روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nowadays people like travelling on foot.
[ترجمه گوگل]امروزه مردم دوست دارند پیاده روی کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه مردم دوست دارند پیاده سفر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The best way to explore the countryside is on foot.
[ترجمه گوگل]بهترین راه برای گشت و گذار در حومه شهر پیاده روی است
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای کشف حومه شهر پای پیاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gunmen made a getaway on foot.
[ترجمه گوگل]افراد مسلح با پای پیاده فرار کردند
[ترجمه ترگمان]مردان مسلح پیاده به راه افتادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We decided to go on foot.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتیم پیاده برویم
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتیم پیاده بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Crossing the North Pole on foot was an amazing feat of human endeavour.
[ترجمه گوگل]عبور از قطب شمال با پای پیاده یک شاهکار شگفت انگیز از تلاش بشر بود
[ترجمه ترگمان]عبور از قطب شمال یک شاهکار شگفت انگیز از تلاش انسانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We went to the factory on foot.
[ترجمه گوگل]پیاده به کارخانه رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما پیاده به کارخانه رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today they came here on foot.
[ترجمه گوگل]امروز پیاده آمدند اینجا
[ترجمه ترگمان]امروز پیاده اوم دن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I'd like to do a tour of Belgium on foot.
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک تور بلژیک را پیاده انجام دهم
[ترجمه ترگمان]دوست دارم پیاده سفر به بلژیک را انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• walking, standing

پیشنهاد کاربران

He is on foot
اون پیاده ست
با پای پیاده ، پیاده
پیاده جایی رفتن👣👣
. They went to university on foot
آنها پیاده به دانشگاه رفتند.

بپرس