on credit


نسیه، قسطی، با استفاده از کارت اعتبار، بطورنسیه

جمله های نمونه

1. He bought the furniture on credit.
[ترجمه گوگل]اثاثیه را به اعتبار خرید
[ترجمه ترگمان]اثاثیه را به اعتبار خریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. 56 per cent of new cars were bought on credit.
[ترجمه گوگل]56 درصد از خودروهای جدید به صورت اعتباری خریداری شده است
[ترجمه ترگمان]۵۶ درصد از ماشین های جدید به اعتبار خریداری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We bought the dishwasher on credit.
[ترجمه گوگل]ما ماشین ظرفشویی را به صورت اعتباری خریدیم
[ترجمه ترگمان]ما the ماشین dishwasher رو خریدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is a 2% surcharge on credit card users.
[ترجمه گوگل]برای کاربران کارت اعتباری 2 درصد اضافه هزینه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]۲ % مالیات بر روی کاربران کارت اعتباری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This story illustrates the dangers of living on credit.
[ترجمه گوگل]این داستان خطرات زندگی با اعتبار را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این داستان خطرات زندگی بر روی اعتبار را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They decided to buy the car on credit.
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند ماشین را به صورت اعتباری بخرند
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند که اتومبیل را به اعتبار بخرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We bought the furniture on credit.
[ترجمه گوگل]مبلمان را به صورت اعتباری خریدیم
[ترجمه ترگمان]ما اثاثیه اعتباری رو خریدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The family was forced to live on credit from local merchants.
[ترجمه گوگل]خانواده مجبور شدند به صورت اعتباری از تجار محلی زندگی کنند
[ترجمه ترگمان]این خانواده مجبور شدند از تجار محلی به خاطر اعتبار زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Interest is payable on credit balances.
[ترجمه گوگل]سود در مانده های اعتباری قابل پرداخت است
[ترجمه ترگمان]توجه به تعادل اعتبار قابل پرداخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bankers slammed Congress' plans to cap interest rates on credit cards.
[ترجمه گوگل]بانکداران از برنامه های کنگره برای محدود کردن نرخ بهره کارت های اعتباری انتقاد کردند
[ترجمه ترگمان]بانکداران طرح های کنگره را به منظور پوشش نرخ بهره بر کارت های اعتباری به شدت مورد انتقاد قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Background Borrowing or buying on credit tends to he seen in quite a different light from other consumer transactions.
[ترجمه گوگل]پیشینه وام گرفتن یا خرید اعتباری تمایل دارد که او را کاملاً متفاوت از سایر معاملات مصرف کننده ببیند
[ترجمه ترگمان]پیشینه قرض گرفتن یا خرید اعتبار معمولا در پرتوی متفاوت از سایر معاملات مصرف کننده دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The financial information on credit reports, such as bank accounts and loans, is tightly regulated.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مالی در مورد گزارش های اعتباری، مانند حساب های بانکی و وام ها، به شدت تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مالی در مورد گزارش های اعتباری مانند حساب های بانکی و وام بسیار منظم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many local industrialists rely on credit from international loan agencies, others import essential supplies and the majority import essential equipment.
[ترجمه گوگل]بسیاری از صنعتگران محلی به اعتبار آژانس های وام بین المللی متکی هستند، برخی دیگر لوازم ضروری را وارد می کنند و اکثریت تجهیزات ضروری را وارد می کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از صنعتگران محلی به اعتبار آژانس های بین المللی وام تکیه می کنند و برخی دیگر ملزومات اساسی و عمده واردات تجهیزات ضروری را وارد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government's debt, incurred buying energy supplies on credit, was rising, according to Godmanis.
[ترجمه گوگل]به گفته گودمانیس، بدهی دولت، ناشی از خرید اعتباری منابع انرژی، در حال افزایش بود
[ترجمه ترگمان]براساس گزارش وب سایت Godmanis، بدهی دولت به خرید منابع انرژی برای اعتبار در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It does not deter firms from supplying on credit, and there is always insurance cover to fall back on.
[ترجمه گوگل]این امر شرکت ها را از تامین اعتباری منع نمی کند و همیشه پوشش بیمه ای وجود دارد که می توان از آن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]این کار مانع از تامین اعتبار شرکت ها نمی شود، و همیشه پوشش بیمه ای برای کاهش آن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from one's credit, from one's available amount to spend

پیشنهاد کاربران

بپرس