on condition that


به شرط آنکه، به قید آنکه

جمله های نمونه

1. You can do anything on condition that you can finish the homework.
[ترجمه Atousa] شما می توانید هر کاری را که می خواهید انجام دهید، به شرطی که تکالیفتان را انجام دهید
|
[ترجمه گوگل]شما می توانید هر کاری را انجام دهید به شرطی که بتوانید تکالیف را تمام کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید هر کاری را به شرطی که بتوانید تکالیف را به اتمام برسانید، انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has been granted his freedom on condition that he leaves the country.
[ترجمه سید مجید سید موسوی] به شرط خروج از کشور به او آزادی داده شده است
|
[ترجمه گوگل]او به شرط خروج از کشور از آزادی برخوردار شده است
[ترجمه ترگمان]او به آزادی خود در شرایطی که کشور را ترک می کند، اعطا شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can go out on condition that you wear an overcoat.
[ترجمه گوگل]به شرطی می توانید بیرون بروید که کت بپوشید
[ترجمه ترگمان]می توانی به شرط آن که پالتو به تن کنی بیرون بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He spoke to reporters on condition that he was not identified.
[ترجمه گوگل]او به شرط عدم شناسایی با خبرنگاران صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]او در مورد شرایطی که نامش فاش نشده است با خبرنگاران صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was released on bail on condition that he did not go within half a mile of his mother's address.
[ترجمه گوگل]او به شرط وثیقه آزاد شد که تا نیم مایلی آدرس مادرش نرود
[ترجمه ترگمان]او به قید وثیقه آزاد شد مشروط بر اینکه او تا نیم مایل از آدرس مادرش نرفته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They agreed to lend us the car on condition that we returned it before the weekend.
[ترجمه گوگل]آنها موافقت کردند که ماشین را به ما قرض دهند به شرطی که قبل از تعطیلات آخر هفته آن را برگردانیم
[ترجمه ترگمان]آن ها موافقت کردند که خودرو را به شرطی که قبل از تعطیلات آخر هفته به ما تحویل داده بودند، به ما قرض بدهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They gave me my uncle's money, on condition that I waived all rights to his property.
[ترجمه گوگل]پول عمویم را به من دادند به شرطی که از تمام حقوق اموالش صرف نظر کنم
[ترجمه ترگمان]پول عمویم را به من دادند، شرط می بندم که همه حقوق و حقوق او را نادیده می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Until recently, crown land was leased to farmers on condition that they cleared a certain amount each year.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، زمین های تاج به شرطی به کشاورزان اجاره داده می شد که هر سال مقدار مشخصی را پاکسازی کنند
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر این زمین به کشاورزان اجاره داده شد که هر سال مبلغ معینی را تخلیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The licenses have been issued on condition that PowerGen installs equipment to remove most of the harmful emissions by 199
[ترجمه گوگل]مجوزها به شرطی صادر شده اند که PowerGen تجهیزاتی را برای حذف بیشتر آلاینده های مضر تا سال 199 نصب کند
[ترجمه ترگمان]این مجوز برای نصب تجهیزات برای حذف اکثر گازهای مضر توسط ۱۹۹ مجوز صادر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ron lent me the money on condition that I paid it back within three weeks.
[ترجمه گوگل]رون این پول را به من قرض داد به شرطی که ظرف سه هفته آن را پس بدهم
[ترجمه ترگمان]رون پول را به من قرض داد تا سه هفته دیگر آن را پس بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We accept cruising yacht bookings on condition that the levels of experience described on your booking form are correct.
[ترجمه گوگل]ما رزرو قایق های تفریحی را به شرطی می پذیریم که سطح تجربه شرح داده شده در فرم رزرو شما صحیح باشد
[ترجمه ترگمان]ما قایق های تفریحی کشتی را در شرایطی قبول می کنیم که میزان تجربه توصیف شده در فرم رزرو شما صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sherman agreed, on condition that she could also use the clothes in her personal work.
[ترجمه گوگل]شرمن با این شرط موافقت کرد که بتواند از این لباس در کارهای شخصی خود نیز استفاده کند
[ترجمه ترگمان]شر من قبول کرد، مشروط بر اینکه بتواند از لباس ها در کار شخصی خود استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Two employees agreed to speak to us on condition that they not be named.
[ترجمه گوگل]دو کارمند حاضر شدند با ما صحبت کنند به شرطی که نامشان فاش نشود
[ترجمه ترگمان]دو نفر از کارکنان توافق کردند تا با ما در شرایطی صحبت کنند که نامش فاش نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The parties in Kalmykia were offered interest-free loans on condition that they abandoned politics and went into business.
[ترجمه گوگل]به احزاب در کالمیکیا وام های بدون بهره پیشنهاد شد، مشروط بر اینکه آنها سیاست را رها کرده و وارد تجارت شوند
[ترجمه ترگمان]احزاب in وام های بدون بهره را به شرطی ارائه کردند که آن ها سیاست را رها کرده و به کسب وکار رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• if, provided that

پیشنهاد کاربران

بپرس