i can't cry on command : من نمی تونم بنا به دستور گریه کنم - اشکم در نمیاد
بنا به درخواست یا دستور . 
When it is ordered or desired; through conscious 
 volition.  
The actor could cry on command 
وقتی بهش دستور بدن عمل کنه 
مثلا در مورد ربات ها
robots on command 
مثلا در مورد ربات ها