on approval


(در مورد فروشگاه ها) پس دادنی، پس آوردنی

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: for determination of satisfaction, without obligation to buy.

- She took the dress home on approval.
[ترجمه گوگل] او لباس را با تایید به خانه برد
[ترجمه ترگمان] با موافقت لباس را به سوی خانه برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I will send you the goods on approval.
[ترجمه گوگل]من کالا را در صورت تایید برای شما ارسال می کنم
[ترجمه ترگمان]من کالاها رو برای تایید می فرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He bought the television set on approval.
[ترجمه گوگل]او تلویزیون را با تایید خرید
[ترجمه ترگمان]او تلویزیون را برای تایید خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The goods were supplied on approval .
[ترجمه گوگل]کالا بر اساس تاییدیه عرضه شد
[ترجمه ترگمان]اجناس مورد تایید قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The deal is conditional on approval by the French authorities. Sentence dictionary
[ترجمه گوگل]این معامله مشروط به تایید مقامات فرانسوی است فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]این معامله مشروط به تایید مقامات فرانسوی است فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The dividing line on approval of FoxTrax appears clear.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خط جدایی در تأیید FoxTrax روشن است
[ترجمه ترگمان]خط جداکننده در مورد تایید of روشن به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sale of Rank Hovis McDougall is conditional on approval from an extraordinary general meeting of Tomkins shareholders.
[ترجمه گوگل]فروش Rank Hovis McDougall مشروط به تایید مجمع عمومی فوق‌العاده سهامداران تامکینز است
[ترجمه ترگمان]فروش رتبه مک دوگال مک دوگال منوط به تایید یک نشست عمومی فوق العاده سهامداران تامکینز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Please note that goods supplied on approval must be returned, carriage paid, within days if not required.
[ترجمه گوگل]لطفاً توجه داشته باشید که کالاهای ارائه شده در صورت تأیید باید در عرض چند روز بازگردانده شوند، در صورت عدم نیاز، هزینه حمل پرداخت شود
[ترجمه ترگمان]لطفا توجه داشته باشید که اگر لازم نباشد کالاهای مورد نیاز برای تایید باید برگردانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please send me the book on approval.
[ترجمه گوگل]لطفا کتاب را در صورت تایید برای من ارسال کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا کتاب رو برام بفرست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I send this to you on approval.
[ترجمه گوگل]من این را برای شما در تایید می فرستم
[ترجمه ترگمان] اینو برات می فرستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mr Grey bought his camera on approval.
[ترجمه گوگل]آقای گری دوربینش را با تایید خرید
[ترجمه ترگمان]آقای گری دوربین خود را برای تایید خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We are not able to provide software on approval.
[ترجمه گوگل]ما قادر به ارائه نرم افزار در صورت تایید نیستیم
[ترجمه ترگمان]ما قادر به ارائه نرم افزار برای تایید نیستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. On approval of your first consignment only then we will see how best we can move.
[ترجمه گوگل]پس از تأیید اولین محموله شما، ما خواهیم دید که چگونه می توانیم به بهترین شکل حرکت کنیم
[ترجمه ترگمان]با تایید اولین محموله، ما خواهیم دید که بهترین راه ممکن است حرکت کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On approval goods must be returned within 14 days if they are not satisfactory.
[ترجمه گوگل]در صورت عدم رضایت، کالاهای مورد تایید باید ظرف 14 روز بازگردانده شوند
[ترجمه ترگمان]کالاهای مورد تایید باید ظرف ۱۴ روز پس از اینکه رضایت بخش نیستند بازگردانده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They took the vcr on approval.
[ترجمه گوگل]پس از تایید وی سی آر را گرفتند
[ترجمه ترگمان]آن ها the را برای تایید انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On approval, we will disburse the fund to your designated bank account directly.
[ترجمه گوگل]پس از تأیید، ما وجه را مستقیماً به حساب بانکی تعیین شده شما واریز می کنیم
[ترجمه ترگمان]در تایید، ما این صندوق را مستقیما به حساب بانکی تعیین شده شما پرداخت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• on a trial basis, on probation for a specified period until receipt of final endorsement

پیشنهاد کاربران

بپرس