on a shoestring
/ɑn ə ˈʃuˌstrɪŋ//ɒn ə ˈʃuːstrɪŋ/
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
انجام کاری با بودجه بسیار کم
راه اندازی یک شغل با کمترین اندازه سرمایه گذاری
نمونه :
معنی آن در عرصه تجاری: انجام یک کار با حداقل بودجه ممکن.
“She started her business on a shoestring, but now it’s expanded into international markets. ”
منبع:
https://share. america. gov/fa
منبع:
با بودجه خیلی کم
با صرفه جویی زندگی کردن - قناعت کردن
مبلغ ناچیز
پول بسیار ناچیز
با چندرغاز کاریا انجام دادن
با یک بودجه بسیار کم