on a par


دریک تراز، روی هم رفته

جمله های نمونه

1. The wages of clerks were on a par with those of manual workers.
[ترجمه گوگل]دستمزد کارمندان به اندازه دستمزد کارگران یدی بود
[ترجمه ترگمان]دست مزد منشی ها در یک ردیف از کارگران دستی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will have Christmas decorations on a par with anything on show at the MetroCentre.
[ترجمه گوگل]ما تزئینات کریسمس را با هر چیزی که در MetroCentre به نمایش گذاشته می شود، خواهیم داشت
[ترجمه ترگمان]ما تزیینات کریسمس را با هر چیزی که در the نمایش داده می شود، داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a writer I'd put him on a par / level with Joyce.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نویسنده، او را در یک سطح با جویس قرار می دهم
[ترجمه ترگمان]به عنوان نویسنده ای که من او را با جو یس هم سطح کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a writer she was on a par with the great novelists.
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک نویسنده با رمان نویسان بزرگ همتراز بود
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نویسنده در یک ردیف با رمان نویسان بزرگ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He doesn't think his salary is on a par with his position in the company.
[ترجمه گوگل]او فکر نمی کند حقوقش با موقعیتش در شرکت برابری کند
[ترجمه ترگمان]او فکر نمی کند که حقوقش برابر با موقعیت او در شرکت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Parts of Glasgow are on a par with the worst areas of London and Liverpool for burglaries.
[ترجمه گوگل]بخش‌هایی از گلاسکو با بدترین مناطق لندن و لیورپول برای سرقت هم‌تراز است
[ترجمه ترگمان]بخش هایی از گلاسکو در برابر بدترین مناطق لندن و لیورپول برای سرقت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These 2 things are on a par .
[ترجمه گوگل]این 2 مورد در یک سطح هستند
[ترجمه ترگمان]این دو چیز برابر با هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. As actors, I would say they were on a par.
[ترجمه گوگل]به‌عنوان بازیگر، می‌توانم بگویم که در یک سطح بودند
[ترجمه ترگمان]به عنوان بازیگر، می گویم که آن ها در یک ردیف قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He treated all human relations of any depth on a par with the confessional.
[ترجمه گوگل]او با تمام روابط انسانی با هر عمقی همتراز با اعتراف رفتار می کرد
[ترجمه ترگمان]او تمام روابط انسانی را با اعتراف به گناه رفتار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But are they on a par with their natural environment?
[ترجمه گوگل]اما آیا آنها با محیط طبیعی خود همتراز هستند؟
[ترجمه ترگمان]اما آیا آن ها با محیط طبیعی خود برابری می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Loss of self-control in cricket is on a par with evasion of payment for a television licence.
[ترجمه گوگل]از دست دادن خودکنترلی در کریکت برابر با فرار از پرداخت مجوز تلویزیون است
[ترجمه ترگمان]فقدان کنترل نفس در کریکت با طفره رفتن از پرداخت برای مجوز تلویزیون برابر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His creations are on a par with Mozart and the composers of the renaissance.
[ترجمه گوگل]خلاقیت های او در حد موتزارت و آهنگسازان رنسانس است
[ترجمه ترگمان]آثار او با موتزارت و آهنگسازان رنسانس در یک ردیف قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The stripping action was on a par with other smaller models.
[ترجمه گوگل]عمل استریپینگ همتراز با سایر مدل های کوچکتر بود
[ترجمه ترگمان]عمل در حال تخلیه برابر با سایر مدل های کوچک تر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Paying competitive salaries means paying teachers on a par with other professions open to talented college graduates.
[ترجمه گوگل]پرداخت حقوق رقابتی به معنای پرداخت حقوق به معلمان همتراز با سایر مشاغل است که برای فارغ التحصیلان مستعد کالج باز است
[ترجمه ترگمان]دست مزد رقابتی به معنی پرداخت حقوق معلمان با مشاغل دیگر برای فارغ التحصیلان دانشگاهی با استعداد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

on a par with
this home cooking is on a par with the best in the world: as good as, comparable with, in the same class/league as, equivalent to, much the same as, equal to, a match for, on a level with, on an equal footing with, of the same standard as.
هم رده
در یک سطح
به طور مساوی

بپرس