omnivorous

/amˈnɪvərəs//ɒmˈnɪvərəs/

معنی: همه چیز خور، وابسته بجانوران همه چیز خور
معانی دیگر: (مجازی) همه چیز دوست، پر اشتها، دارای سلیقه های گوناگون، همه چیز خوار، گوشتخوار و گیاهخوار، هروین خوار، هر چیز خوار

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: omnivorously (adv.), omnivorousness (n.)
(1) تعریف: living on a diet of both plant and animal food.

- Human beings are omnivorous as a species, but some humans choose to avoid animal foods.
[ترجمه گوگل] انسان ها به عنوان یک گونه همه چیزخوار هستند، اما برخی از انسان ها ترجیح می دهند از غذاهای حیوانی اجتناب کنند
[ترجمه ترگمان] انسان ها همه چیز خوار هستند، اما برخی از انسان ها ترجیح می دهند از غذاهای حیوانی اجتناب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: devouring food of any and all kinds; voracious.
مترادف: gluttonous, insatiable, voracious
مشابه: avaricious, hoggish, piggish, ravenous

(3) تعریف: absorbing or consuming everything.
مترادف: devouring, insatiable, voracious
مشابه: avaricious, greedy

- He is an omnivorous spectator of sports.
[ترجمه گوگل] او یک تماشاگر همه چیز خوار ورزش است
[ترجمه ترگمان] او یک تماشاگر بسیار خوار از ورزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. an omnivorous reader
خوره ی کتاب های گوناگون،همه چیز خوان

2. bears are omnivorous animals
خرس حیوانی گوشتخوار و گیاهخوار است.

3. Brown bears are omnivorous, eating anything that they can get their paws on.
[ترجمه گوگل]خرس‌های قهوه‌ای همه چیزخوار هستند و هر چیزی را می‌خورند که به پنجه‌هایشان برسد
[ترجمه ترگمان]خرس های قهوه ای همه چیز خوار هستند و هر چیزی را می خورند که بتوانند به آن تکیه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a child, Coleridge developed omnivorous reading habits.
[ترجمه گوگل]در کودکی، کولریج عادات خواندن همه چیزخوار را توسعه داد
[ترجمه ترگمان]کولریج به عنوان یک کودک عادات قرائت همه چیز خوار را توسعه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She has always been an omnivorous reader.
[ترجمه گوگل]او همیشه یک خواننده همه چیزخوار بوده است
[ترجمه ترگمان]او همیشه یک خواننده کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The omnivorous black rat consumes seeds, flowers and fruits, and many small animals.
[ترجمه گوگل]موش سیاه همه چیزخوار دانه ها، گل ها و میوه ها و بسیاری از حیوانات کوچک را مصرف می کند
[ترجمه ترگمان]این موش omnivorous black دانه، گل و میوه و بسیاری از حیوانات کوچک را مصرف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet saw-fly larvae are actually pretty omnivorous.
[ترجمه گوگل]با این حال لاروهای مگس اره در واقع بسیار همه چیزخوار هستند
[ترجمه ترگمان]با این وجود، لارو مگس در واقع همه چیز خوار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. All were white caucasians on an ad libitum omnivorous diet.
[ترجمه گوگل]همه سفیدپوستان سفیدپوست بودند و رژیم غذایی همه چیزخوار داشتند
[ترجمه ترگمان]همه آن ها در رژیم غذایی libitum libitum سفید بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A voracious appetite, omnivorous, suitable for a bear.
[ترجمه گوگل]اشتهای حریص، همه چیزخوار، مناسب برای خرس
[ترجمه ترگمان]اشتهای حریصانه، همه چیز خوار، مناسب برای یک خرس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The animal, an omnivorous rodent with puffy cheeks and that chillingly familiar rat body and tail, weighs to 15 pounds and thrives in colonies of up to 20 all over sub-Saharan Africa.
[ترجمه گوگل]این جانور، یک جونده همه چیزخوار با گونه های پف کرده و بدن و دم موش که به طرز سردی آشناست، وزنش به 15 پوند می رسد و در کلنی های 20 نفری در سراسر جنوب صحرای آفریقا رشد می کند
[ترجمه ترگمان]حیوان، an omnivorous با گونه های متورم و بدن موش و دم موش آشنا، وزنی به ۱۵ پوند دارد و در colonies تا ۲۰ در سراسر آفریقای جنوب صحرای آفریقا رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They are nomadic omnivorous, and roaming like a wild donkey.
[ترجمه گوگل]آنها همه چیزخوار عشایری هستند و مانند یک الاغ وحشی پرسه می زنند
[ترجمه ترگمان]آن ها همه چیز nomadic و مانند یک خر وحشی سرگردان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The omnivorous White-Headed Weng has already gradually invaded the territory of the Wu-T'ou Weng.
[ترجمه گوگل]ونگ سرسفید همه چیزخوار قبلاً به تدریج به قلمرو Wu-T'ou Weng حمله کرده است
[ترجمه ترگمان]The Headed سفید همه خوار به تدریج به منطقه \"وو - تی او\" حمله کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Like most of the omnivorous animals, they hibernated only after storing enough energy.
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از حیوانات همه چیزخوار، آنها تنها پس از ذخیره انرژی کافی به خواب زمستانی رفتند
[ترجمه ترگمان]مانند بسیاری از همه حیوانات omnivorous، آن ها فقط بعد از ذخیره انرژی کافی کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They are, however, omnivorous although their preferred food is fruit. They will eat small and invertebrates.
[ترجمه گوگل]با این حال آنها همه چیزخوار هستند اگرچه غذای مورد علاقه آنها میوه است آنها حیوانات کوچک و بی مهرگان را خواهند خورد
[ترجمه ترگمان]با این حال آن ها همه چیز خوار هستند اگرچه غذای ترجیحی آن ها میوه است آن ها کوچک و بی مهرگان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Compared with omnivorous pheasants, insectivorous birds and raptorial birds Koklass's digestive system is similar to the typical phytophagous birds.
[ترجمه گوگل]در مقایسه با قرقاول های همه چیزخوار، پرندگان حشره خوار و پرندگان شکارچی سیستم گوارشی کوکلاس شبیه پرندگان گیاهخوار معمولی است
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با قرقاول ها omnivorous، پرندگان insectivorous و system پرندگان raptorial نیز شبیه پرندگان phytophagous معمولی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

همه چیز خور (صفت)
omnivorous

وابسته بجانوران همه چیز خور (صفت)
omnivorous

انگلیسی به انگلیسی

• carnivorous and herbivorous, eating meat and vegetation; gluttonous; taking in everything (especially of mental capacity)
an omnivorous person or animal eats both meat and plants; a technical term in biology.

پیشنهاد کاربران

دسته بندی حیوانات به انگلیسی:
vertebrates = مهره داران 🐎
invertebrates = بی مهرگان 🪱
marsupials = کیسه داران 🐨
mammals = پستانداران 🦇
reptiles = خزندگان🦎
amphibians = دوزیستان 🐢
...
[مشاهده متن کامل]

aquatic animals = آبزیان 🐋
predators = درندگان 🐅
crustaceans = سخت پوستان 🦀
molluscs / mollusks = نرم تنان 🐌
insects = حشرات 🦟
arachnids = تنندگان، عنکبوتیان 🕷
arthropods = بندپایان 🦋
birds = پرندگان 🦅
fish = ماهی ها 🐠
echinoderms = خارپوستان
herbivore = جانور گیاه خوار 🐘
carnivore = جانور گوشت خوار 🐆
insectivore =جانور حشره خوار 🕷
omnivore = جانور همه چیز خوار 🐖

ویسپِخوار.
ویسپاغُر ( ویسپِ آغردن )
Omnivore یعنی موجود همه چیز خوار ( که هم گیاه و گل و علف میخوره هم گوشت ) و اسم هست
Omnivorous صفت واژه ی بالا هست
Omnivore meaning :
An animal that eats plants and meat
همه چیز خوار

بپرس