omnipotence

/amˈnɪpətəns//ɒmˈnɪpətəns/

معنی: قادر مطلق، قدرت مطلق، قدرت تام، همه توانا
معانی دیگر: همه کار توانی، همه توانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state or quality of being all-powerful.
متضاد: powerlessness

جمله های نمونه

1. we worship the omnipotence of god
ما قدرت مطلق خداوند را نیایش می کنیم.

2. Such is what the traditional doctrines of divine omnipotence, preservation and providence are really saying.
[ترجمه گوگل]این چیزی است که آموزه های سنتی قدرت مطلق، حفظ و مشیت الهی واقعاً می گوید
[ترجمه ترگمان]این همان چیزی است که اصول سنتی قدرت مطلق الهی، حفظ و مشیت الهی در حقیقت می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That would put a dent in his omnipotence.
[ترجمه گوگل]این به قدرت مطلق او ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]این باعث فرو رفتگی در قدرت مطلق او می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you think that, if you were granted omnipotence and omniscience and millions of years in which to perfect your world, you could produce nothing better than the Ku Klux Klan or the fascists?
[ترجمه گوگل]آیا فکر می‌کنید که اگر به شما قدرت مطلق و دانایی مطلق و میلیون‌ها سال برای تکمیل دنیای خود داده شود، نمی‌توانید چیزی بهتر از کوکلاکس کلان یا فاشیست‌ها تولید کنید؟
[ترجمه ترگمان]آیا فکر می کنید که اگر آن قدرت مطلق و علم کل و میلیون ها سال را که در آن دنیا را به کمال می رساند، شما نمی توانید چیزی بهتر از \"Ku Klux کلان یا فاشیست\" تولید کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Regarded as the traditional 2-D coordinate measuring system, omnipotence tool microscope has the most extensive application in the geometry measurement.
[ترجمه گوگل]میکروسکوپ ابزار omnipotence که به عنوان سیستم اندازه گیری مختصات دو بعدی سنتی در نظر گرفته می شود، گسترده ترین کاربرد را در اندازه گیری هندسه دارد
[ترجمه ترگمان]این میکروسکوپ با استفاده از سیستم اندازه گیری مختصات ۲ - D سنتی، بیش ترین کاربرد را در اندازه گیری هندسی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The religious doctrines of John Calvin, emphasizing the omnipotence of God and the salvation of the elect by God's grace alone.
[ترجمه گوگل]آموزه‌های دینی جان کالوین، با تأکید بر قدرت مطلق خداوند و نجات برگزیدگان تنها به لطف خدا
[ترجمه ترگمان]اصول مذهبی جان کالوین با تاکید بر قدرت مطلق خداوند و رستگاری برگزیدگان به تنهایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The omnipotence of love is its impotence.
[ترجمه گوگل]قدرت مطلق عشق ناتوانی آن است
[ترجمه ترگمان]قدرت مطلق عشق، ناتوانی آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nothing short of omnipotence could satisfy it completely.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز کمتر از قدرت مطلق نمی تواند آن را به طور کامل ارضا کند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز کوتاه قادر نبود کامل آن را ارضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The adolescent is emboldened with an egocentric belief in the omnipotence of logical thought.
[ترجمه گوگل]نوجوان با باور خود محوری به قدرت مطلق تفکر منطقی جسور می شود
[ترجمه ترگمان]نوجوانی با اعتقاد خود محور به قدرت مطلق تفکر منطقی، جسور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a haunting, dream-like painting, in which we are given a kind of omnipotence.
[ترجمه گوگل]این یک تابلوی رؤیاگونه است که در آن نوعی قدرت مطلق به ما داده شده است
[ترجمه ترگمان]این یک نقاشی ماندگار و رویایی است، که در آن یک نوع قدرت مطلق به ما داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a philosophical and jurisprudential idea,[sentence dictionary] it has problems similar to the omnipotence paradox.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک اندیشه فلسفی و فقهی، [فرهنگ جملات] مشکلاتی مشابه پارادوکس قدرت مطلق دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک ایده فلسفی و فقهی، [ فرهنگ لغت [ جمله ] دارای مشکلاتی شبیه به پارادوکس مطلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The people are returned to passiveness, inertness, and unconsciousness; the legislator enters into omnipotence.
[ترجمه گوگل]مردم به حالت انفعال، سکون و بی هوشی باز می گردند قانونگذار وارد قدرت مطلقه می شود
[ترجمه ترگمان]مردم به انفعال، inertness، و ناخودآگاه باز می گردند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These leaders can become intoxicated with a sense of their own omnipotence.
[ترجمه گوگل]این رهبران می توانند با احساس قدرت مطلق خود مست شوند
[ترجمه ترگمان]این رهبران می توانند با حس قدرت مطلق خود مست شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It'seems To Me Bind Me With Mighty Cables That Nothing But Omnipotence Could Break.
[ترجمه گوگل]به نظرم می رسد که مرا با کابل های قدرتمندی که هیچ چیز جز قدرت مطلق نمی تواند بشکند، ببند
[ترجمه ترگمان]مثل این است که با قدرتی محکم به من نگاه می کند: هیچ چیز، اما هیچ چیز ممکن نیست بشکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قادر مطلق (اسم)
omnipotence

قدرت مطلق (اسم)
omnipotence

قدرت تام (اسم)
omnipotence

همه توانا (اسم)
omnipotence

انگلیسی به انگلیسی

• state of being omnipotent, state of having unlimited power or authority
omnipotence is the state of having total authority or power; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس