omnifarious

/ɑːmnɪˈferiːəs//ˌɒmnɪˈfeərɪəs/

معنی: رنگارنگ، همه جور، جور بجور
معانی دیگر: گوناگون، متنوع، جور واجور

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: omnifariously (adv.), omnifariousness (n.)
• : تعریف: of all kinds or forms.

- omnifarious birds in the aviary
[ترجمه گوگل] پرندگان همه چیز پرنده در پرندگان
[ترجمه ترگمان] پرندگان omnifarious در جایگاه پرندگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. his omnifarious readings
مطالعات چند گونه ی او

2. a man of omnifarious talents
مردی با استعدادهای گوناگون

3. The omnifarious trademark torts make the cognizance work more difficulty. The authority department appears unable to help the trademark owners toward the special infringement lacking law to regulate.
[ترجمه گوگل]تخلفات نام تجاری همه جانبه کار شناخت را دشوارتر می کند به نظر می‌رسد که بخش مرجع قادر به کمک به صاحبان علامت تجاری در برابر نقض خاصی که فاقد قانون برای تنظیم است، نیست
[ترجمه ترگمان]هویت علامت تجاری \"omnifarious\" این مشکل را به مشکل تری تبدیل کرده است اداره صلاحیت به نظر می رسد که قادر به کمک به صاحبان علائم تجاری نسبت به نقض خاص فاقد قانون برای تنظیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The causes are omnifarious, continuous consideration and putting forward countermeasures to solve the problems are needed.
[ترجمه گوگل]علل همه جانبه است، بررسی مستمر و ارائه اقدامات متقابل برای حل مشکلات مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]این دلایل عبارتند از: omnifarious، بررسی مستمر و اتخاذ اقدامات متقابل پیش رو برای حل مشکلات مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. With the progressing of modernization of life, omnifarious home appliances are joined with electric moment.
[ترجمه گوگل]با پیشرفت مدرن شدن زندگی، لوازم خانگی همه جانبه با لحظه برقی پیوند خورده است
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت مدرن سازی حیات، لوازم خانگی omnifarious به لحظه الکتریکی متصل می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Omnifarious develop, win "dream-team" of Chinese real estate.
[ترجمه گوگل]توسعه همه جانبه، برنده "تیم رویایی" املاک چینی است
[ترجمه ترگمان]Omnifarious توسعه یافتند، تیم رویایی \"تیم رویایی\" چین را برنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The types of Chinese tea are omnifarious . It is common to find black tea, green tea, scented tea and oolong tea. They all have different tastes.
[ترجمه گوگل]انواع چای چینی همه کاره هستند یافتن چای سیاه، چای سبز، چای معطر و چای اولانگ رایج است همه آنها سلیقه های متفاوتی دارند
[ترجمه ترگمان]انواع چای چینی omnifarious هستند چای سبز، چای سبز، چای معطر و چای oolong متداول است همه آن ها سلیقه متفاوتی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And I found that the tourism department is an omnifarious learning environment.
[ترجمه گوگل]و دریافتم که بخش گردشگری یک محیط یادگیری همه جانبه است
[ترجمه ترگمان]و من دریافتم که بخش گردشگری محیط یادگیری omnifarious است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

رنگارنگ (صفت)
medley, piebald, motley, colorful, multicolored, varied, kaleidoscopic, pied, particolored, omnifarious, versicolor, versicolored, versicolour, versicoloured, particoloured, polychromatic, polychrome, technicolor

همه جور (صفت)
omnifarious

جور بجور (صفت)
omnifarious, patchy

انگلیسی به انگلیسی

• diverse; of all varieties; of all kinds

پیشنهاد کاربران

بپرس