omissible

/oʊˈmɪsəbəl//əʊˈmɪsɪbl/

فرو گذاشتنی، حذف کردنی، انجام ندادنی، قابل حذف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: subject to or suitable for omission.

- This paragraph seems omissible, as it says nothing new.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد این پاراگراف نادیده گرفته شود، زیرا چیز جدیدی نمی گوید
[ترجمه ترگمان] این بند omissible به نظر می رسد، چون هیچ چیز جدیدی نمی گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• may be omitted; may be left out; may be excluded

پیشنهاد کاربران

بپرس