1. A pensions ombudsman has been appointed.
[ترجمه گوگل]بازرس حقوق بازنشستگی منصوب شد
[ترجمه ترگمان]یک بازرس حقوق بازنشستگی منصوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Complaints to the Banking Ombudsman grew by 50 per cent last year.
[ترجمه گوگل]شکایات به بازپرس بانکی در سال گذشته 50 درصد رشد داشته است
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به بازرس بانکی در سال گذشته ۵۰ درصد افزایش داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And the Financial Ombudsman Service this week published a briefing note for firms handling endowment mortgage complaints.
[ترجمه گوگل]و خدمات بازرس مالی در این هفته یادداشت توجیهی برای شرکت هایی که به شکایات وام مسکن وقف رسیدگی می کنند منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]و اداره بازرسی مالی این هفته گزارشی خلاصه از رسیدگی به شکایات وام مسکن شرکت ها منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I accept the submission for the ombudsman.
[ترجمه گوگل]من پیشنهاد برای بازپرس را می پذیرم
[ترجمه ترگمان]من تسلیم بازرس را می پذیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The ombudsman has no power to order compensation for example.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، بازرس قدرتی ندارد که دستور غرامت بدهد
[ترجمه ترگمان]وکیل مدافع هیچ قدرتی برای جبران خسارت برای نمونه ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The bill creates a Legal Services Ombudsman to oversee complaints against solicitors and barristers.
[ترجمه گوگل]این لایحه یک بازرس خدمات حقوقی ایجاد می کند تا بر شکایات علیه وکلا و وکلا نظارت کند
[ترجمه ترگمان]این لایحه یک بازرس خدمات حقوقی برای نظارت بر شکایات از وکلا و وکلای مدافع ارائه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There is also to be a pensions ombudsman with statutory backing.
[ترجمه گوگل]همچنین باید یک مدافع حقوق بازنشستگی با پشتوانه قانونی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]همچنین یک بازرس حقوق بازنشستگی با پشتوانه قانونی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Also new is the provision for a Conveyancing Ombudsman to investigate complaints against lenders doing conveyancing.
[ترجمه گوگل]همچنین پیشبینی جدیدی برای یک بازرس انتقال برای بررسی شکایات علیه وامدهندگانی است که انتقال را انجام میدهند
[ترجمه ترگمان]افزون بر آن، آماده سازی یک دادرس Conveyancing برای رسیدگی به شکایات علیه وام دهندگان انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Ombudsman: Third parties - neighbours etal - can not appeal to the DoE if they disagree with a planning decision.
[ترجمه گوگل]بازرس: اشخاص ثالث - همسایگان و همسایگان - در صورت مخالفت با تصمیم برنامه ریزی نمی توانند به وزارت دفاع اعتراض کنند
[ترجمه ترگمان]دادرس: طرف های سوم - همسایگان etal - اگر با تصمیم برنامه ریزی موافق نباشند، نمی توانند از این سازمان حفاظت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The ombudsman will have power to recommend that a lawyer or professional body pay compensation, but not to compel payment.
[ترجمه گوگل]بازرس این اختیار را خواهد داشت که به وکیل یا نهاد حرفه ای توصیه کند غرامت بپردازد، اما مجبور به پرداخت غرامت نباشد
[ترجمه ترگمان]دادرس قدرت خواهد داشت تا توصیه کند که یک وکیل یا نهاد حرفه ای غرامت پرداخت کند، اما پرداخت اجباری را اجباری نکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. A little thank you to the Ombudsman would not go amiss. --------------------.
[ترجمه گوگل]با تشکر کوچک از بازرس به خطا نمی رود --------------------
[ترجمه ترگمان]کمی از شما ممنونم که دادرس ناراحت نخواهد شد - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. This has alarmed the Local Government Ombudsman who would like powers to investigate persistent offenders.
[ترجمه گوگل]این امر باعث نگرانی بازرس دولت محلی شده است که مایل است اختیاراتی برای تحقیق از متخلفان مداوم داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این امر به بازرس دولت محلی هشدار داد که از اختیارات برای تحقیق درباره مجرمان سرسخت استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And this week the Financial Ombudsman Service set out how savers might claim compensation.
[ترجمه گوگل]و این هفته خدمات بازرس مالی نحوه مطالبه غرامت پس انداز کنندگان را مشخص کرد
[ترجمه ترگمان]و این هفته اداره بازرسی مالی نحوه پرداخت کنندگان را تعیین کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Can an ombudsman serve the public interest as opposed to the institutional interests of his paper?
[ترجمه گوگل]آیا یک بازرس می تواند در خدمت منافع عمومی برخلاف منافع نهادی مقاله خود باشد؟
[ترجمه ترگمان]آیا یک دادرس می تواند به منافع عمومی نسبت به منافع سازمانی مقاله اش رسیدگی کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید