• : تعریف: abbreviation of "Office of Management and Budget."
جمله های نمونه
1. It is the OMB, rather than the Treasury, that allocates government spending and estimates the size of future budget deficits.
[ترجمه sety] ckjg7jnfufeef jkjg
|
[ترجمه گوگل]این OMB است و نه خزانه داری که هزینه های دولت را تخصیص می دهد و اندازه کسری بودجه آینده را تخمین می زند [ترجمه ترگمان]این OMB است، نه خزانه داری، که مخارج دولت را تخصیص داده و اندازه کسری بودجه آینده را برآورد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Democratic officials stressed that the OMB statement was a mundane if not uneventful maneuver.
[ترجمه گوگل]مقامات دموکرات تاکید کردند که بیانیه OMB یک مانور پیش پا افتاده اگر نگوییم بدون حادثه است [ترجمه ترگمان]مقامات دموکرات تاکید کردند که بیانیه OMB یک اقدام دنیوی است در صورتی که بدون حادثه انجام شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. OMB now expects total government receipts to decline nearly 15%, or $368 billion, this year.
[ترجمه گوگل]OMB اکنون انتظار دارد که کل درآمدهای دولت در سال جاری نزدیک به 15 درصد یا 368 میلیارد دلار کاهش یابد [ترجمه ترگمان]OMB در حال حاضر انتظار دارد که کل درآمده ای دولت به میزان ۱۵ درصد یا ۳۶۸ میلیارد دلار در سال جاری کاهش یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The OMB numbers actually show an increase in the debt in 20 turning into a small decrease in 20 once the effects of the job stimulus are included.
[ترجمه گوگل]اعداد OMB در واقع افزایش بدهی را در 20 نشان می دهد که پس از گنجاندن اثرات محرک شغلی به کاهش کوچک در 20 تبدیل می شود [ترجمه ترگمان]اعداد OMB در واقع نشان دهنده افزایش بدهی در ۲۰ تبدیل به یک کاهش کوچک در ۲۰ زمانی هستند که اثرات انگیزه های شغلی در آن گنجانده شده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. What the OMB statement did do, however, was up the stakes in what is setting up to be a contentious, high-stakes period before the government runs out of money in a matter of weeks.
[ترجمه گوگل]با این حال، آنچه که بیانیه OMB انجام داد، این بود که خطرات را در آنچه در حال تنظیم است به عنوان یک دوره بحث برانگیز و پرمخاطره قبل از اینکه دولت در عرض چند هفته تمام شود، افزایش داد [ترجمه ترگمان]با این حال آنچه که بیانیه OMB انجام داد، بالا بردن خطرات در چیزی است که پیش از اینکه دولت در عرض چند هفته از پول خارج شود، یک دوره جنجالی و پر مخاطره خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. "It's very heavy-handed of the OMB to come in and regulate peer review, " Waxman charges.
[ترجمه گوگل]Waxman می گوید: "این بسیار سخت است که OMB وارد شود و بازبینی همتا را تنظیم کند " [ترجمه ترگمان]Waxman اتهامات را رد می کند و می گوید: \" این کار بسیار سنگین است - به OMB داده می شود وارد شود و بررسی peer را قانونمند سازد \" [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I named the other finalist for the OMB job, Alice Rivlin, as Leons deputy.
[ترجمه گوگل]من از فینالیست دیگر شغل OMB، آلیس ریولین، به عنوان معاون Leons نام بردم [ترجمه ترگمان]من نامزد دیگر برای شغل OMB، آلیس Rivlin، را به عنوان نماینده Leons انتخاب کردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. According to OMB historical documents, the budget deficit averaged just under 2 percent of GDP during those three years.
[ترجمه گوگل]بر اساس اسناد تاریخی OMB، کسری بودجه به طور متوسط در این سه سال کمی کمتر از 2 درصد تولید ناخالص داخلی بوده است [ترجمه ترگمان]طبق اسناد تاریخی OMB، کسری بودجه به طور میانگین کم تر از ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی در طی این سه سال بوده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. OMB Circular on Economic Analysis.
[ترجمه گوگل]بخشنامه OMB در مورد تحلیل اقتصادی [ترجمه ترگمان]OMB بخشنامه اقتصادی در مورد تحلیل اقتصادی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. By mid-200 the economy had improved a bit. So in the midsession review, issued in August 200 the OMB pegged the deficit for FY 2009 at $ 58 trillion.
[ترجمه گوگل]تا اواسط سال 200 اقتصاد کمی بهبود یافته بود بنابراین در بررسی میانی که در اوت 200 منتشر شد، OMB کسری بودجه سال مالی 2009 را به 58 تریلیون دلار تعیین کرد [ترجمه ترگمان]تا اواسط ماه مارس، اقتصاد کمی بهبود یافته بود بنابراین در بررسی midsession که در ۲۰۰ اوت منتشر شد، OMB کسری بودجه سال مالی ۲۰۰۹ را به میزان ۵۸ هزار میلیارد دلار ثابت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Specifically, she needs to know if she should concur with the OMB recommendation or go against it.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، او باید بداند که آیا باید با توصیه OMB موافق باشد یا مخالف آن باشد [ترجمه ترگمان]به خصوص، اون باید بدونه که اون باید با پیشنهاد OMB موافقت کنه یا با این موضوع کنار بیاد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Additionally, the state ranks second worst, just behind Florida, for hazardous waste violations since 2000, as reported by the nonprofit group OMB Watch.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، همانطور که توسط گروه غیرانتفاعی OMB Watch گزارش شده است، این ایالت پس از فلوریدا از سال 2000 بدترین رتبه را برای نقض زباله های خطرناک دارد [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دولت در رده دوم قرار دارد، تنها در پشت فلوریدا، بخاطر تخطی از زباله های خطرناک از سال ۲۰۰۰، همانطور که توسط گروه غیرانتفاعی دیده بان حقوق بشر گزارش شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. CIOs throughout the sprawling federal government are challenged with appeasing the varied interests of OMB, subject-matter stakeholders, and technologists.
[ترجمه گوگل]CIOها در سراسر دولت فدرال گسترده با جلب رضایت منافع مختلف OMB، ذینفعان موضوعی و فناوران به چالش کشیده می شوند [ترجمه ترگمان]CIOs در سراسر دولت فدرال با آرام کردن علایق گوناگون of، سهامداران اصلی موضوع، و technologists به چالش کشیده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Both of these "clearance" procedures typically give rise to extensive negotiations between OMB staff and agency officials, and usually a compromise solution is reached.
[ترجمه گوگل]هر دوی این رویههای «ترخیص» معمولاً منجر به مذاکرات گسترده بین کارکنان OMB و مقامات آژانس میشود و معمولاً به یک راهحل مصالحه دست مییابد [ترجمه ترگمان]هر دوی این اقدامات \"پاک سازی\" معمولا منجر به مذاکرات گسترده بین پرسنل OMB و مقامات آژانس می شوند و معمولا راه حل توافقی حاصل می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Office of Management and Budget موضوع: سازمانی اداره مدیریت و بودجه در آمریکا